چکیده:
نسبیتگرایی را لازمه کثرتگرایی معرفتی میانگارند. چنین تلقی میشود که آن،
ریشه در نیمه دوم عصر مدرنیته دارد و تفسیر کانتی ـ پوپری از توسعه علم، به چنین
بحرانی انجامیده است. فایرابند را به دلیل افشا کردن این بحران، بدعتگذار خواندهاند.
کثرتگرایی، برآمده از نظریه زمینهمندی معرفت و تجارب بشری است و آثار آن در
زمینههای معرفت، اخلاق، دین و سیاست، تهدیدی است که به نسبیتانگاری و
آنارشیسم در اندیشه منجر میشود. برای پیشگیری و درمان این آفت، مواضع مختلفی
اتخاذ شده است، از جمله برگشت به تفکر سنتی. این تحقیق بر آنست که کثرتگرایی
روششناختی میتواند تحویلینگری و نیز نسبیتانگاری برآمده از کثرتگرایی معرفتی
را با حفظ زمینهمندی معرفت، پیشگیری و درمان کند. کثرتگرایی روششناختی در دو
الگوی مطالعات تلفیقی و دیالکتیکی، میتواند کثرتگرایی را از تهدید به فرصت تبدیل و
جهانشمولی معرفت را تضمین کند. کارایی این دو الگو مشروط به سه امر زبان مشترک،
توان و هوش هیجانی محقق در مواجهه با دیدگاههای رقیب و قواعد منطقی تعامل
رشتههاست.
خلاصه ماشینی:
"طرفین نزاع، غالبا، با غفلت از اصل روش شناختی تمایز مشکله(3) و مسأله(4)، به جای تدوین دقیق و صورتبندی منطقی مسأله، به بحث از مشکلهای مبهم میپردازند و بدون توجه به زمینهها و به ویژه پارادایمهایی که مشکله در آن روئیده و سر برآورده است، به اخذ مواضع عجالتی بسنده میکنند و فارغ از دغدغه آزمون پذیری، پاسخ حدسی و اولیه خود به معضله را نظریهای در حل نسبیتگرایی پست مدرنیستی تلقی میکنند (تفصیل سخن در باب تمایز مشکله و مسأله را نکــ : فرامرز قراملکی،b 1383).
اما آیا قول به زمینهمندی در یک حیطه (مقام گردآوری یا مقام تعبیر) به نحو همه یا هیچ، درخت کثرتگرایی و نسبیتگرایی مهار نشدنی پست مدرنیسم را بارور نمیسازد؟ ملکنتایر(1)، کتز و بسیاری از دانشمندان، پاسخ مثبت به این مسأله دادهاند.
معضله اساسی چنین رویآوردی، از دست رفتن جهان شمولی معرفت و بلکه تجارب بشری است و این امر نسبیتگرایی را در حوزه معرفت، اخلاق، عرفان و الهیات به میان میآورد.
این حقیقت دان، نه حقند این همه نی به کلی گمرهانند این رمه آنکه گوید جمله حقند، احمقیست وآنکه گوید جمله باطل، او شقیست (مولوی، 2/2927،2942) کثرتگرایی روش شناختی اما چگونه میتوان وراء کثرت ظاهری به وحدت ادعا شده دست یافت؟ پاسخ در الگوی پژوهشی است.
دلیل اینکه با الگوهای میان رشتهای میتوان جهان شمولی رهآوردهای علوم را تأمین کرد، اینست که در این روی آورد به نحو روشمند، تجارب شخص وابسته و معرفت زمینهمند از زندان و حصر شخص فراتر رفته و با تعامل بین اشخاص بلکه گسترهها، نقد، اصلاح و تکمیل میشوند."