چکیده:
ایمان از مسائل مهم و پیچیده در حوزه الهیات است، مهم از آن جهت که هر چه
خداوند از انسان طلب کرده، بر محور ایمان دور میزند و در واقع کلید نجات و رستگاری
در همه ادیان الهی، ایمان است و پیچیده از آن رو که حقیقتی است دارای ابعاد گوناگون و
همین امر موجب شده است، آراء و دیدگاههای بسیار متفاوت و متنوعی در مورد آن ارائه
شود. در سنت مسیحی ایمان یکی از مهمترین مسایل اخلاق دینی است و مسیحیان به
پیروی از پولس قدیس ایمان را از فضایل اخلاقی(3) در مقابل فضایل طبیعی(4) قرار
میدهند. مقاله به بحث در مورد این فضیلت از دیدگاه توماس آکوئیناس(5) (1225ـ
1274م) پرداخته است و مسائلی همچون ماهیت ایمان، متعلق ایمان، جایگاه ایمان،
معرفت شناسی ایمان و علل ایمان را از منظر و دیدگاه وی مورد بررسی قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"وی ابتدا این شبهه را مطرح میکند که ایمان از آن رو که یک فضیلت الهی است، یک کیف میباشد و در نتیجه نمیتوان آن را یک جوهر تلقی کرد (همانجا) و در پاسخ میگوید: جوهردر اینجا به معنای جنس عالی که قسیم سایر اجناس است، نیست بلکه استعمال لفظ جوهر از آن رو است که شروع تعاریف با این لفظ، یک عادت شده است برای مثال ممکن است مبادی اثبات ناپذیر علم را از آن حیث که در رأس اصول و مبانی علم قرار میگیرند و کل علم، مندرج در آنهاست، جوهر بنامیم، اطلاق جوهر نسبت به ایمان نیز از این باب است زیرا شروع اموری که مورد امیدند توسط تصدیق ایمان فراهم میشود.
آکوئیناس در پاسخ به اینکه آیا ایمان به اموری که با عقل طبیعی قابل اثبات است ضروری است؟ میگوید به سه دلیل ارائه امور الهی از طریق ایمان به آنها ضروری است: اول بدان جهت که انسان بتواند سریعتر به شناخت حقیقت خداوند نایل شود زیرا شناخت وجود خداوند از طریق عقل، نیاز به طی مقدمات بسیاری دارد.
از سوی دیگر در مورد مقدمات امور ایمانی که توسط عقل طبیعی قابل اثبات است نیز معتقد بود که اگر انسان امور ایمانی را از آغاز صرفا به موجب براهین و شواهد خاصی، تصدیق کند، این ایمان با ارزش نمیباشد بلکه آنچه باعث تحقق ایمان صورت یافته میشود، همان اراده است."