چکیده:
دفاع از عقلانیت باور دینی در طول تاریخ،بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشهی بشر،رنگهای مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است.بسط و توسعهی برون گرایی در معرفتشناسی معاصر،سبب شده است تا عدهای از اندیشمندان دینی،که در باب معرفت،دیدگاهی برون گرایانه اتخاذ کردهاند،نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیت آن را از نگاهی برونگرایانه به اثبات رسانند.در این نگاه برونگرایانه،نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف میشود و استدلال مداری حاکم در الهیات طبیعی و قرینهگرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار میشود.باور دینی در این نگاه میتواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی،عقلانی و موجه باشد.به بیان دیگر،باور دینی در زمرهی باورهای پایه قرار میگیرد.تجربهگرایی آلستون و ادعای واقعا پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برونگرایی آنها در مسألهی معرفت است.به طور کلی میتوان گفت ظهور مکتب معرفتشناسی اطلاح شده در اندیشهی دینی، هم زمان با ظهور یا احیاء برونگرایی در معرفتشناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"حال،آیا میتوان در مورد عقلانیت باور به این معنا سخن گفت؟این بستگی دارد به
عقلانیت معرفتی آن پیوند بزنند و معتقد شوند که معرفت بودن یک باور بستگی به این دارد
است که آیا این قضیه میتواند مبنا باشد برای یک قضیهی دیگری یا نه،این دیگر
اما نکتهی مورد توجه در این جا این است که به گفتهی پلنتینگا بسیاری از قضایا وجود دارند
اما سخن ما این بود که اگر باور دینی نه عقلانی،به معنای مورد نظر،باشد و نه
است و قابل سرزنش نیست و به این معنا موجه است،اما به جهت وجود اشکال در دستگاه
است که اسمیت شواهدی قوی برای این قضیه در دست دارد که(الف)«جونز،مالک یک
اما اگر قرار باشد که استقرا نیز موجب توجیه باور شود،آنگاه این امکان
عقلانیت معرفتی این است که هدف و غایت برنامهی مذکور،تولید باور صادق باشد.
این برنامه هدفی غیر از صدق داشته باشد،آنگاه باور ما عقلانیت معرفتی نخواهد داشت.
عقلانیت معرفتی یک باور یا مجموعهی خاصی از باورها بستگی به این دارد که فرایندی
قابل اعتماد برای تولید این دسته از باورها در دستگاه معرفتی ما وجود داشته باشد.
چرا باورش موجه است و هرگز حق ندارد بگوید که اگر باور من دارای شرایط توجیه باشد،
او تنها میخواهد به وسیلهی عقلانیت عملی،دلیلی برای نشان دادن آن توجیه معرفتی فراهم کند،نه این که
نویسنده در این کتاب،طی سه فصل آرای پلنتینگا را در زمینهی عقلانیت باور دینی،به تفصیل بیان کرده است.
آلستون نیز از آن نظر که نقش استدلال را در عقلانیت باور دینی،تضعیف میکند،شبیه معرفتشناسی اصلاح شده است."