چکیده:
مصداق بارز گزارههای ضروری ازلی،گزارههای الهیاتی است که در آنها محمول، به نحو ضروری بر ذات پروردگار(واجب الوجد)حمل میشود و از آنجا که در گزارههای حاصل از قیاس برهانی،محمول،منطقا عرض ذاتی موضوع است، بنابر این،برهانپذیری گزارههای ضروری ازلی مشروط بر آن است که محمول،در این نوع گزارهها،عرض ذاتی موضوع باشد.
اما از سوی دیگر،چون خداوند در نزد حکیمان مسلمان صرف الوجود(وجود مطلق)است،به همین دلیل،ماهیت ندارد و جنس و فصل و عرض ذاتی برای وی متصور نیست.پس،گزارهی ضروری ازلی که موضوع آن خداوند باشد،فاقد شرط لازم منطقی برای اثباتپذیری برهانی(به اصطلاح ارسطویی)است.بنابر این،چنین گزارهای در دستگاه منطق ارسطویی،برهانناپذیر است.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه ذکر شد،مراد از ضرورت،همان نسبت ضروری میان موضوع و محمول است.
ضروری این اوصاف با واجب الوجود مقید به هیچ قیدی نبوده و دارای جهت ضرورت ازلی است.
تحلیل نسبت میان موضوع و محمول در گزارههای ضروری ازلی
موضوع و محمول و نسبت میان آنها از آن جهت که اجزاء گزارههای برهانپذیر هستند-یا به بیان
تنها به بحث از ویژگیهای منطقی نسبت میان موضوع و محمول در گزارهی نتیجه شده از برهان
ضروری بودن نتیجهی قیاس برهانی نیز مترتب بر ذاتی بودن محمول نسبت به موضوع در این نتیجه
برهان مترتب بر ذاتی بودن محمول نسبت به موضوع در این گزارهها است،لذا ضروری بودن
بنابر این،تنها حالت متصور آن است که محمول در گزارهی نتیجه شده از برهان،عرض ذاتی موضوع باشد.
نجات،وی بحثی از نسبت میان موضوع و محمول در گزارهی نتیجه شده از برهان را در این کتاب
نسبت میان موضوع و محمول غیر از ضرورت صدق است و نمیتوان از ضروری الصدق بودن
1377،58-60)و تصریح مینماید قدماء که قائل به ضروری بودن نسبت میان موضوع و محمول در مقدمهها و نتیجهی برهان بودهاند،دچار خلط ضرورت نسبت و ضرورت حکم شدهاند(همان،
سخن،ضرورت ذاتی بودن نسبت میان موضوع و محمول در این گزارهها است.
گزارهای در علوم برهانی دارای نسبت ضروری میان موضوع و محمول است و چنانچه گزارههایی
رویکرد سوم:گزارههای ضروری ازلی-گزارههایی که موضوع آنها واجب الوجود است-
فیلسوفان مسلمان پذیرفتهاند که امکان اقامهی برهان لمی برای ذات واجب الوجود متصور نیست،زیرا پذیرش آن به این معناست که نسبت وجود به خداوند،معلول علتی در خارج باشد که این امر،"