چکیده:
قاعده الواحد،یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسئلهء پیدایش منظم موجودات از همدیگر،بویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد.فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده،آفرینش نخستین معلول بواسطه واجب تعالی را اصلیترین مصداق این قاعده معرفی میکنند و معتقدند که براساس این قاعده از واجب الوجود بسیط تنها یک معلول بنحو بیواسطه صادر میشود. گرچه قاعده مذکور از لحاظ محتوا و ادله،متین و استثناناپذیر است،لکن تأمل در مفاد و ادله آن و تدبر در اصول و مبانی فیلسوفان جهان اسلام،نشان میدهد که سخن و نظر آنها در زمینه جریان این قاعده در مسئله آفرینش نخستین با نظر و مبانی آنها درباره استمرار فیض باری تعالی و نیازمندی معلولها بعلت در بقا و انطوای حقایق همه معلولها در ذات علت نخستین بنحو اشرف و ابسط،و قاعده بسیط الحقیقه سازگار به نظر نمیرسد.
خلاصه ماشینی:
"گرچه قاعده مذکور از لحاظ محتوا و ادله،متین و استثناناپذیر است،لکن تأمل در مفاد و ادله آن و تدبر در اصول و مبانی فیلسوفان جهان اسلام،نشان میدهد که سخن و نظر آنها در زمینه جریان این قاعده در مسئله آفرینش نخستین با نظر و مبانی آنها درباره استمرار فیض باری تعالی و نیازمندی معلولها بعلت در بقا و انطوای حقایق همه معلولها در ذات علت نخستین بنحو اشرف و ابسط،و قاعده بسیط الحقیقه سازگار به نظر نمیرسد.
برای وصول به این هدف و بمنظور بسترسازی برای داوری آگاهانه،ابتدا به تحلیل مفاهیم و مفاد این قاعده و ارزیابی ادله آن *قاعده الواحد با وجود متانت و استحکام بعنوان یک قاعده کلی،با مبانی دیگر فیلسوفان جهان اسلام در باب واجب تعالی و بسیط الحقیقه سازگار به نظر نمیرسد و از انطباق و صدق بر ماجرای آفرینش موجودات توسط واجب الوجود تام و بسیط مطلق عاجز است.
این براهین-که در فهم چارچوب و مراد این قاعده بسیار مؤثر هستند-در قالب سه استدلال اصلی قابل تقریر و عرضهاند: یکی از این ادله-که در آثار فیلسوفان جهان اسلام بویژه ابن سینا بیشتر تکرار شده است-اینست که اگر از این علت واحد،دو معلول در عرض همدیگر صادر شوند،آنگاه طبق اصل سنخیت،مصدر و منشأ آندو نیز از لحاظ مفهومی و مصداقی مغایر خواهد بود."