چکیده:
سازگاری چندانی ندارد.همچنین روی جلد چاپ پنجم این کتاب که با اضافاتی همراه است،عبارت«با مقدمه فدریکومایور»به چشم میخورد که در صفحات داخلی کتاب چنین مقدمهای یافت نمیشود. امید است نقد حاضر بتواند خوانندگان را با کلیات و محتوای این کتاب آشنا سازد. کتاب از کاخ شاه تا زندان اوین نوشته احسان نراقی ابتدا در آبان /1370نوامبر 1991 در پاریس به زبان فرانسه انتشار یافت.این کتاب در ایران برای اولین بار در سال 1372 با ترجمه آقای سعید آذری،توسط مؤسسه خدمات فرهنگی رسا به چاپ رسید و در شمارگان پنج هزار نسخه وارد بازار نشر کشور گردید. در مقدمه چاپ دوم،ناشر ایرانی کتاب،خبر از ترجمه این اثر به زبانهای اسپانیایی،عربی و انگلیسی میدهد و مینویسد:«ناشر امریکایی در معرفی کتاب گفته است این کتاب بهترین پاسخ به بتی محمودی نویسنده کتاب بدون دخترم هرگز در توصیف خصوصیات ملت ایران است»؛و این ادعایی است که خوانندگان بعد از مطالعه کتاب میبایست در مورد آن قضاوت کنند. در چاپ پنجم کتاب که در سال 82 و در شمارگان دوهزار و دویست نسخه به بازار کتاب عرضه شده، تعاریفی در مورد این اثر از برخی بولتنها و جراید فرانسه آورده شده است که بعضا با محتوای کتاب
خلاصه ماشینی:
"اما باوجود چنین فضای مبهمی،دو مطلب بر خواننده کاملا محرز میشود؛نخست چاپ گزینشی مذاکرات با شاه و عدم پایبندی آقانی نراقی به وعده خویش و دوم آنکه به رغم همه دقتها در نگارش مطالب و افزودن توضیحاتی به منظور ارایه چهرهای منتقد از آقای نراقی،در این کتاب دستکم بخشی از تلاشهای وی برای حفظ رژیم سلطنتی مشخص شده است؛به عبارت دیگر خواننده به خوبی در مییابد که او تا آخرین روزهای قبل از سقوط محمد رضا پهلوی میکوشد اقداماتی را که با هدف فریب ملت دنبال میشد،تقویت کند.
3 به راستی آقانی نراقی که معترف است تمام کشور به دلیل عملکرد پهلویها و وابسته شدن کشور به امریکا از سلطنت روی گردانیده بود چگونه در مقام دفاع از عملکرد شاه،همه ملت ایران را بیاطلاع از خوبیهایی که صورت گرفته!عنوان و چنین ابراز عقیده میکند که برای روشن شدن این خدمات باید غائله قیام ملت در برابر رژیم سلطنتی فروکش کند؟در واقع خواننده کتاب در میان همین تنناقضات است که آقای نراقی را به خوبی میشناسد.
قبل از مرور مباحث مطرح شده در بخش دوم کتاب که نسبت به موضعگیریهای اتخاذ شده در بخش اول،جدید یا مکمل یا متعارضاند،یادآوری این نکته نیز ضروری است که مجموعه نظریات و تحلیلهای آقای نراقی در کل کتاب بهگونهای است که خواننده نتواند ازحد احتمالات نسبت به وی فراتر رود زیرا گوینده در یکجا خود را همراه با خیزش مردم که منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد،معرفی میکند و درجایی دیگر همچون یک عنصر دلسوز برای شاه که نحوه سرکوب سنجیدهتر قیام ملت را به وی میآموزد،ظاهر میشود: مسئله صرفا در اختیار داشتن سپر و سلاحهای مخصوص جهت رویارویی با تظاهرکنندگان نیست،بلکه دادن آموزشهای انسانی و مدنی به ارتیش مطرح است."