چکیده:
در جستجوی اصطلاحات و تعبیرات و تبیین و تحلیل ساخت «زبان حقوقی» ایران، نمی توان و نباید تنها به بررسی متون قوانین پرداخت، بلکه مجموعه مقررات دیگر، یعنی مصوبات هیات دولت، آیین نامه های مصوب وزارتخانه ها و دیگر دستگاه های اجرایی، بخشنامه ها و هم چنین احکام صادر از محاکم و نیز اسناد محاضر و، سرانجام، نوشته های حقوق دانان را هم باید مد نظر داشت. تدوین و تصویب قوانین به شیوه کنونی ، یعنی به صورت نظام یافته و تابع تشریفات معین بیش و کم تعریف شده، دارای تقریبا صد سال سابقه (از زمان استقرار مشروطیت در ایران) است. تدوین و تصویب قانون به شکل جدید موجب به وجود آمدن متون دیگر متکی به قانون، یعنی تصویب نامه ها و مقررات دیگر گردید. بدین ترتیب، بررسی زبان حقوقی، حتی در این دوره صد ساله، بدون تحقیق در این مجموعه پر حجم از مدارک و اسناد کامل نخواهد بود و این پژوهش نیز دراز دامن و دشوار است و تاکنون نیز شیوه اندیشیده ای برای این مطالعه و تحقیق عرضه نگردیده و طرحی برای این گونه بررسی ها درانداخته نشده است.
اگر مبدا حرکت را در خصوص این بررسی ابتدای مشروطیت بگیریم دوره اول مجلس شورای ملی نخستین و مهم ترین عزیمتگاه آن و قوانینی که حاصل کار آن و قوانینی که حاصل کار آن مجلس بوده است نخستین و مهم ترین متونی هستند که باید بررسی شوند. با توجه به دستاوردهای این بخش است که می توان و باید به تحلیل قوانینی پرداخت که بعد از آن به تصویب رسیده یا با اتکای به آنها مقررات دیگر از سوی مراجع مختلف تدوین و تصویب شده اند...
خلاصه ماشینی:
"تحقیق درباره منشأ آنها نیازمند بررسی اسناد و مدارکی دیریاب است که البته نمیتوان امیدوار بود اطلاعات دست اولی درباره آنها فراهم آید؛ اما، بهطور اجمال، میتوان گفت که تدوینکنندگان سه قانون مورد نظر ما، یعنی قوانین «انجمنهای ایالتی و ولایتی» و «بلدیه» و «تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام»، از توجه به متون خارجی فارغ نبودهاند، از آن جهت که برخی از تأسیسات پیشنهادی در آنها و یا شیوههای اجرایی مورد حکم بیشباهت به تأسیسات و شیوههای مرسوم در دیگر کشورها نیستند.
(ب/ 108) 3-1-2واژههای عمومی که در متون قوانین بعدی کمتر به کار رفتهاند الف) قانون تشکیل ایالات و ولایات احصائیه، اخبار، اسکات، اسلحه ناری، اولا، ثانیا (تا تسعة عشر و بالاتر)، بدکردار (مستخدمین نالایق و بدکردار)، بغتتا، بلاتأخیر، حشرات الارض، حفظ الصحه، حل و عقد امور، خلع از شغل، خواهش (به معنی «تقاضا»: خواهش ترفیع)، دارالمساکین، درجه سفلی، درجه (رتبه) علیا، دفترخانه (دبیرخانه)، دلالت (= راهنمائی)، ذرع، رخت شستن، سنی الجوانب، سواد (= رونوشت)، سیاست (= مجازات: سیاست مقصرین)، شغل اسفل، شغل اعلی، صدر مجلس، ضرورت مبرمه، طرق و شوارع، علانیه، عوام الناس (محل اجتماع و ازدحام عوام الناس)، غارت و یغما، قشون، قطاع الطریق، قنسولگری (= کنسولگری)، قواعد توقیر و ادب، کذلک، لامحاله، لهذا، محرر، مکابره، مکاتب (ابتدائیه)، مماطله، نایره (اغتشاش، شورش، فتنه)، وقایه (امنیت، انتظام امور) ب) قانون انجمن بلد، بلاد، خواهش (= تقاضا)، دار العجزه، سیاهه، لایقرأ، مضایقه_____________________________ 3 ) جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، تهران 1378، 5 ج.
(ت/ 365) ضبطیه اداره مسئول امور انتظامی بلوکات(9): تمامی بلوکات با کرسی آن و قصبات جزو بلوک (در صورتی که باشد) از حیث امور ضبطیه تابع اداره ضبطیه بلوکی است ولی کلیه کرسیهای ولایات و نیز بعضی از شهرهای بزرگ که صورت آنها را وزارت داخله علیحده مرتب خواهد کرد از این قاعده مستثنی و خودشان اداره نظمیه علیحده، چنان که مذکور در فصل هفتم است، خواهند داشت."