چکیده:
نظام حقوق شهروندی که از مؤلفههای نسبتا مستقل با مبانی و ساختارهای متفاوت تشکیل شده، کانون این نوشتار خواهد بود.در این راستا چیستی و ماهیت حقوق،چرایی اهمیت آنها،تعیین و تعریف حقوق شهروندی و بازشناخت و تمایز تحلیلی میان گونههای متفاوت حقوق شهروندی از جمله تبیین و ایضاح مفهوم حقوق شهروندی صنعتی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
"در تمرکز بر توسعه متوالی و پیاپی شهروندی که در آن حمایت از یک حق به وسیله دیگر حقوق انجام میشود،«مارشال»بر این تمایل است که بر یک جنبه بسیار ناهمسان و متفاوت از حقوق مدنی تأکید کند،اگرچه درست به اهمیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) جنبهای که اکنون ذکر شد،دارای اهمیت است،یعنی نقش آنها در توسعه جنبشهای طبقه کارگری و تضاد سیاسی و صنعتی آن حقوق با جنبههایی از سرمایهداری.
درست است که«مارشال»حقوق صنعتی را با اینکه بهطور تدریجی و از طریق توسعه روشنفکرانه نهادهای بازار پدید آمدهاند،وضعیتی تلقی میکند که میبایست به عنوان وضعیتی کاملا گمراهکننده رد و انکار شود،اما«گیدنز»در زمینه اینکه چهکسی برای چه مبارزه کرده،در تمیز و تشخیص حقوق مدنی ناشی شده از آزادیهای بورژوایی از حقوق صنعتی اتحادیههای کارگری در اشتباه است.
ازاینرو اجرا و اعمال حقوق صنعتی ممکن است نسبت به حقوق مدنی افراد کارگر آسیبرسان و زیانآور باشد و ممکن است اعضای اتحادیه و کارفرمایان را نیز دربربگیرد؛مگر این امر پذیرفته و در قانون جای بگیرد که حقوق صنعتی بدون مجازات قانونی هستند و شهروندی صنعتی نظام درجه دوم و تبعی از حقوق باقی میماند.
حقها در تحلیل اجتماعی بااهمیت و مهم هستند نه به دلیل شکل دادن به روابط اجتماعی،که درصورتیکه اصلا این کار را انجام دهند آن را به نحو ناقص انجام میدهند،بلکه به این دلیل که مردم برای دستیابی و دفاع از حقهایی مبارزه میکنند که اعتقاد دارند حد اقل فرصتها و بنابراین شرایطی را برای زندگی اجتماعی مهیا خواهد کرد،و به این علت که حقها(به خصوص حقوق شهروندی)نه تنها با وضعیت اجتماعی بلکه با نهادهای اجتماعی که در هسته و مرکز ساختار اجتماعی هستند پیوسته و همراه میباشند."