چکیده:
وقف بیش و پیش از آنکه خیر و فایدهای برای دیگران داشته باشد،واقف را دگرگون و مستعد دریافتهای معنوی میکند؛زیرا جان او را از وابستگی میرهاند و باران تزکیه و وارستگی را بر سر او جاری میکند.همچنین،سرمایهء او را که به قیمت صرف عمر به دست آورده است جاودانه میکند و روح آزادگی را در او میدمد،بدینرو وقف در کنار هزاران فایدهء مادی، اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و علمی برای همهء طبقات جامعه،آثار فراوانی بر میزان معنویت و زیست اخلاقی جامعه دارد.این تأثیر،مستقیم و از لحظهء نیت واقف شروع میشود و تا ظهور ثمرات عینی وقف ادامه دارد.
خلاصه ماشینی:
"همچنین،سرمایهء او را که به قیمت صرف عمر به دست آورده است جاودانه میکند و روح آزادگی را در او میدمد،بدینرو وقف در کنار هزاران فایدهء مادی، اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و علمی برای همهء طبقات جامعه،آثار فراوانی بر میزان معنویت و زیست اخلاقی جامعه دارد.
61از این گونه روایات در مذمت مالاندوزی بسیار است و البته روایاتی نیز وجود دارد که نفس مالداری و زندگی آسوده را تحسین میکنند؛از جمله روایت مشهوری که از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل است و در آن فرمودهاند:«نیکوست مال صالح در دست مرد صالح»71.
بنابراین هم کسب مال تشویق شده است و هم بیزاری از آن!جمع میان این دو حالت چگونه ممکن است؟چرا مؤمنان هم به کسب و کار توصیه شدهاند و هم به کنارهگیری از مالاندوزی و جمعآوری ثروت؟آیا راهی برای جمع این توصیههای به ظاهر متضاد وجود دارد؟ شاید جمع آن توصیهها که به نظر ناهمگون و ناسازگار میآیند دشوار نباشد؛ زیرا از راههای بسیاری میتوان کسب مال را وسیلهای برای تقرب و آخرتگرایی کرد،که از آن جمله است راهکار«وقف» و مانند آن،که به نیکی از عهدهء جمع مال و مآلاندیشی برمیآیند.
خلاصه آنکه،مال به قیمت اتلاف عمر حاصل میآید و آنچه با چنین قیمت گزاف و هنگفتی فراهم میشود شایسته است که جاودانه گردد؛و برای جاودانگی مال راهی بهتر از وقف و انفاق وجود ندارد.
شاید حافظ در بیت زیر نظر به همین معنا داشته باشد که گفته است: سایهء معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود پدیدههایی مانند وقف،برای انسانهای کریم و بزرگوار این زمینه را فراهم میکند که درونمایههای انسانی و عرفانی خود را آشکار کنند."