خلاصه ماشینی:
"مؤلف به درستی اشاره میکند زمانی که رهبران یونانی فقط بر یونانیان حکومت میکردند و فرمانروای ملتی با زبان و میراث فرهنگی مشترک بودند،شاهنشاهان ایران باستان،فرمانروایانی متکی بر وفاداری مردم بودند و بر سرنوشت اقوام و ملل جداگانهای با آداب و رسوم مختلف تسلط داشتند و از طرف دیگر،ایران با این تنوع فرهنگی نسبت به یونانی برای اندیشههای بیگانه و نو آغوشی بازتر داشت.
بخش دوم: در این بخش نویسنده به مباحثی چون مردی خردمند و با استعداد(کوروش بزرگ امپراتوری ایجاد میکند)،سقوط ناگهانی ماد،سازمان نظامی و سیاسی،حمله به لیدی،نخستین تماس ایرانیان با یونانیان و کوروش پیروزمند اشاره کرده است.
وی کمبوجیه را نه تنها پادشاهی لایق دانسته،بلکه معتقد است کمبوجیه به دلیل قرار گرفتن درمیان دو پادشاه بزرگ،کوروش زمانی که رهبران یونانی فقط بر یونانیان حکومت میکردند و فرمانروای ملتی با زبان و میراث مشترک بودند، شاهنشاهان ایران باستان، فرمانروایانی متکی بر وفاداری مردم بودند و بر سرنوشت اقوام و ملل جداگانهای با آداب و رسوم مختلف تسلط داشتند و از طرف دیگر،ایران با اندیشههای بیگانه و نو،آغوشی بازتر داشت.
در مبحث نبرد ماراتون مؤلف بعد از اشاره به سقوط ارتریا توسط نیروهای ایران به رهبری دائیس مادها و آرتا فرنس،به توصیف کوتاهی از پیاده نظام سنگین اسلحه یونانیان پرداخته و گزارشی از شکست ایران به پیروی از هرودوت ارائه نموده و اهمیت این نبرد در میان دو طرف را تشریح و برداشت هر طرف را مبنی بر شکست یا پیروزی ذکر میکند."