خلاصه ماشینی:
"بنابراین عرفان یک امر بیرونی ظاهری نیست؛ بلکه از بطن ادیان توحیدی به وجود آمده است.
خدای ادیان غیرتوحیدی خدای ادیان آسمانی نیست؛ آنها خدایی ندارند و یا اگر هم داشته باشند، امر مبهمی است و با آنچه ما در ادیان آسمانی میبینیم سازگار نیست.
البته ملاصدرا نیز خیلی با قرآن مأنوس بوده؛ اما انس سهروردی با قرآن بیشتر از حکمای دیگر است.
مهمترین مسئلهای که به نظر من، ملاصدرا از سهروردی گرفته مسئله تشکیک است.
اما وی تشکیک را از نور به وجود منتقل کرده و تمام اختلاف در این است که وجود، مشکک است و اصالت دارد.
حتی مثلا مسئله اسما و صفات را که بسیاری از متکلمان و فلاسفه در حل آن عاجز ماندهاند، ملاصدرا از طریق تشکیک به حل این مسئله میپردازد.
سهروردی اسلام را در پرتو حکمت خسروانی ایران باستان تفسیر میکند؛ اما ملاصدرا اسلام را با حکمت یونانی تفسیر میکند."