چکیده:
مراد از «زنان تحصیل کرده»، بانوان آموزش دیده در مراکز آموزشی جدید و یا سنتی میباشند. در این نوشتار، تمرکز عمده بر نقش زنان تحصیل کرده برای خودشان است و سپس نتیجه بحث به نقش آنان برای دیگران تعمیم داده میشود. نقش زنان تحصیل کرده در رابطه با تأسیس و تحکیم خانواده، در فضاهای متفاوت، آثار گوناگونی را به دنبال دارد. در اینجا، نقش زنان تحصیل کرده، در چهار مرحله ذیل مورد بررسی قرار گرفته است: 1. آغاز آشنایی؛ 2. عشقورزی؛ 3. خواستگاری و 4. گذار از خواستگاری تا ازدواج. سپس، نقش زنان تحصیل کرده برای دیگران در حیطههای پژوهشی، آموزشی، مدیریتی مورد تأمل قرار گرفته است. در ادامه، نقش ایشان پس از تأسیس خانواده، بررسی شده است. در این زمینه، ابتدا نقش فردی آنها در تدوین برنامه خانواده، شیوه مواجهه با مسائل جدید و سپس نقش آنها برای دیگران مورد بحث واقع شده است. در نهایت، با جمعبندی از مباحث سابق، نظام خانواده و نقش زنان تحصیل کرده در قالب «تئوری سیستمی» ترسیم و معرفی گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"برای فرد نقش زنان تحصیل کرده را از قبل از ازدواج تا حین تأسیس خانواده، در این مراحل میتوان گنجاند: الف) آغاز آشنایی: آشنایی به بهانه زندگی مشترک، از دو طریق ممکن است: اول، مستقیم، که در این شیوه دو فرد بر حسب تصادف، تجربه مشترک کاری، سابقه تحصیلی مشترک و مانند آن با هم آشنا میشوند و در مسیر ازدواج قرار میگیرند و روش دوم، غیرمستقیم است که در آن، افرادی که از دختر و یا پسری اطلاعاتی دارند، واسطه میگردند و دو جوان را به قصد زندگی مشترک با هم آشنا میکنند.
ب) نقشهای آموزشی: در این زمینه، زنان تحصیل کرده با حضور در مراکز آموزشی و دانشگاهی و دبیرستانی و آموزشگاههای مشاوره خانواده، مسائل مربوط به ازدواج را به نسل جوانتر و بخصوص دختران آماده ازدواج منتقل مینمایند، از منابع مکتوب و پژوهشی بهره میبرند و با حضور چهره به چهره در جلسات خاص آموزش مسائل خانوادگی، به صورت عینی به مباحث ضروری و پرسشهای اساسی مخاطبان جواب میدهند و دختران را برای انتخاب آگاهانه شریک زندگی و تأسیس درست نظام خانواده یاری مینمایند.
نقش فردی زنان تحصیل کرده پس از ورود به نظام خانواده، میتوانند نقشهایی در جهت تحکیم آن داشته باشند: الف) تدوین برنامه خانواده: خانواده نیز مانند همه نهادها، بدون اهداف روشن و سیاستگذاریهای مناسب، استراتژی دقیق و راهکاری مطلوب، دچار سردرگمی میگردد و شایسته است طی یک برنامهریزی، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را تدوین کند و استراتژی مناسب برای رسیدن به آن غایات را تعریف نماید، سیاستهای مناسب را پیشبینی کند و برای تحقق آن سیاستها نیز راهکارهای جزئی پیشبینی نماید."