چکیده:
پرسشگر در قالب پی جویی موانع ساماندهی نظام اجتماعی ایران، به دنبال یافتن علل شکست فرآیندهای اصلاحطلب این جامعه، آقای قائم در پاسخ این پرسش، معتقد است که ما در دوران گذار، با جامعه مبتنی بر روابط فامیلی روبرو هستیم که این جامعه نیازمند یافتن هویت جمعی و فراگیر است و برای اینکه به این مهم دست یابد، باید با سه درد عدم خودباوری و عدم تکیه کافی بر عقلانیت و عدم تجربهاندوزی مقابله کند. نقطه آغاز کار، توجه به سنت نقد خویشتن در همه عرصهها، توسط پیشگامان جریانهای فکری میباشد و لازمه آن نهادینه کردن آزادیهای مدنی مثل آزادی بیان و اندیشه و مبارزه با تمام وجوه خشونت است، همچنین قوه قضائیه بایستی در جهت دخالت در امور حقوقی کلان جامعه و مبارزه با سوءاستفادههای سیاسی و اقتصادی دانهدرشتها تقویت شود و برای استقرار حس عدالت و باور عادلانه بودن ساختارهای اجتماعی، لازم است تا نقادی، وارد عرصه عقلانیت شود نه زمینه ساز آشوب و هرج و مرج باشد.
خلاصه ماشینی:
"نقطه آغاز کار، توجه به سنت نقد خویشتن در همه عرصهها، توسط پیشگامان جریانهای فکری میباشد و لازمه آن نهادینه کردن آزادیهای مدنی مثل آزادی بیان و اندیشه و مبارزه با تمام وجوه خشونت است، همچنین قوه قضائیه بایستی در جهت دخالت در امور حقوقی کلان جامعه و مبارزه با سوءاستفادههای سیاسی و اقتصادی دانهدرشتها تقویت شود و برای استقرار حس عدالت و باور عادلانه بودن ساختارهای اجتماعی، لازم است تا نقادی، وارد عرصه عقلانیت شود نه زمینه ساز آشوب و هرج و مرج باشد.
اینکه برخی ذهنیت مذمومی نسبت به بعضی فعالیتهای جمعی و شراکت دارند و یا سیاست را آلوده و پست میدانند، نباید به این نتیجهگیری منجر شود که جامعه بهطور کلی فردگرا و سنتی است؛ زیرا این نوع تفکر در همه جای جهان حتی در نمونه عالی مدرنیسم؛ یعنی غرب هم دیده میشود، اگر چه در فرهنگ ما نوعی از سیاست و سیاستمداران آلودهاند، اما نوع پاک و عالی از سیاست و سیاستمداران مثل سیاست پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه علیهمالسلام و علمای راستین هم وجود دارند درحالیکه در ذهنیت پیامبران مدرنیسم سیاست کثیف است و انسانها گرگ انسانند و از سر ناچاری به آن تن میدهند، جامعه ما میتواند با تکیه بر منابع هویتی، تاریخی و مذهبی در عین به رسمیت شناختن هویتهای کوچکتر و محلی و قومی امتی واحد و یکپارچه به وجود آورد همانگونه که بوجود آورده است و آن را تداوم بخشد."