چکیده:
این تحقیق با هدف بررسی بهرهوری نیروی انسانی در شرکتهای تعاونی استان کرمانشاه انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و اعضای شاغل در شرکتهای تعاونی کشاورزی و صنعتی یعنی 179 نفر،در سال 1384 است که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند.این تحقیق از دو مرحله اندازهگیری بهرهوری نیروی انسانی (با استفاده از تابع کاب-داگلاس)و شناسایی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی (به وسیله روش کروسکال والیس)و نیز مقایسه میزان اثر متغیرها(آزمون مقایسه چندگانه)و تعیین همبستگی میان متغیرها(ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن)تشکیل شده است.نتایج نشان میدهد که بهرهوری نیروی کار منفی و مقدار آن برابر با 0/46-میباشد.همچنین 7 عامل آموزش،انگیزه و ابتکار،وجدان کاری،مدیریت،قانونمداری و نظم،صرفهجویی و نظام مناسب پرداخت بر بهرهوری نیروی انسانی مؤثرند.
This study was carried out with the purpose of assessment of manpower productivity in the cooperative companies of KermanshahProvince. The statistical population included all the staff members of agro-industrial cooperatives i.e.،179 persons in 2005 that were chosen in random-stratified sampling method. The study consisted of two phases that is، measurement of manpower productivity (using Cab-Douglass production function) and identification of the elements contributing to manpower production (by Wallis cross call method)، comparison of the effects of variables (multiple comparison test) and determination of the correlation between variables (spearman's correlation coefficient). The results show that manpower productivity is negative and equal -0.46. Moreover، seven elements of training، stimulus and innovation، work commitment، management، legality and discipline، thrift and suitable system of payment contribute to manpower productivity.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق از دو مرحله اندازهگیری بهرهوری نیروی انسانی (با استفاده از تابع کاب-داگلاس)و شناسایی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی (به وسیله روش کروسکال والیس)و نیز مقایسه میزان اثر متغیرها(آزمون مقایسه چندگانه)و تعیین همبستگی میان متغیرها(ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن)تشکیل شده است.
در این بررسی برای اندازهگیری بهرهوری نیروی انسانی از تابع تولید کاب داگلاس استفاده شده است.
input-output approach بر بهرهوری نیروی انسانی در مرحله نخست از روش کروسکال والیس برای پذیرش یا رد فرضیهها،از آزمون مقایسه چندگانه جهت مقایسه میزان اثر متغیرها و در نهایت به منظور کشف همبستگی میان متغیرهای موجود از روش همبستگی رتبهای اسپیرمن استفاده گردید.
در تابع تولید کاب داگلاس بهرهوری نهادههای سرمایه و نیرویکار به صورت زیر قابل استخراج است: بهرهوری نهایی سرمایه:(به تصویر صفحه مراجعه شود) بهرهوری نهایی نیروی کار:(به تصویر صفحه مراجعه شود) برای برآورد این تابع به روشهای اقتصادسنجی میتوان آن را به تابع تولید خطی تبدیل کرد و مورد برازش قرار داد(ابریشمی،8731).
4. در نهایت،تحلیلهای حاصل از روش همبستگی رتبهای اسپیرمن رابطه تنگاتنگ میان 7 متغیر را مورد بررسی قرار داد که نتایج آن به صورت زیر قابل دستهبندی است: متغیر آموزش بیشترین همبستگی را با متغیر انگیزه داشته و از سوی دیگر متغیر انگیزه با نظام مناسب پرداخت همبسته بوده است و در نتیجه در تجزیه و تحلیل مربوط به بهرهوری نیروی انسانی،این متغیرها را میتوان جایگزین یکدیگر نمود.
7. در نهایت به پژوهشگرانی که قصد دارند در آینده روی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی به تحقیق بپردازند پیشنهاد میشود از آنجا که نظام مناسب پرداخت و صرفهجویی همبستگی بالایی با سایر متغیرها دارند و اندازهگیری این دو متغیر از سایر متغیرها سادهتر است،از این دو بهعنوان جایگزین سایر متغیرها استفاده کنند.