خلاصه ماشینی:
"با توضیحاتی که در ارتباط با تکامل جرمشناسی داده شد روشن میگردد،هر کدام از محققین روش خاصی را در جرمشناسی و بررسی علل جرم مورد دقت و بررسی قرار دادهاند؛زیرا دستهای از آنان توجه خاصی به تکوین اعضای انسان و دستهای دیگر عوامل اجتماعی و دستهای عوامل شخصی و بالاخره در قرن بیستم عدهای معتقد گردیدند کلیه این عوامل میتوانند مؤثر در تکوین و تحقق جرم بوده باشند، و بر این اساس،در قلمرو علم جنایی جدید عوامل مختلفی را از نظر ناهنجاریهای اندامی و عضوی و نفسی و علت ارتکاب جرم میدانند و از علوم مختلف مثل (انتروبولوجیای جنایی)و علم الاجتماع،علم طب،علم اقتصاد،علم جغرافیا و علم تحلیل نفسی که میتواند موجب شناخت انگیزههای نفسی در سلوک مجرم بوده باشد،کمک گرفتهاند.
بحث درباره هوش،غرایز و عواطف مجرم دنشمندان از راههای مختلفی توانستهاند درجه هوش و ذکاوت و غرایز و عواطف را ارزیابی کنند؛مثلا برای به دست آوردن درجه هوش مجرمین، بعضی از واژهها را بر آنها عرضه مینمایند و از او میخواهند واژههای دیگری را که مشابه واژههای نخست هستند به یاد آورد،مثلا نام چند گل را به او میدهند و از او میخواهند نام چند گل دیگر را به یاد آورد؛و از تجزیه و تحلیلها به دست آمده است که برخی از مجرمین که اقدام به ارتکاب جرم میکنند به خاطر این است که فکر میکنند کسی آنان را تهدید به قتل و یا ضرب و جرح مینماید،با اینکه به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد؛و یا فکر میکنند کسی میخواهد پسر آنان را برباید با اینکه چنین چیزی نیست."