چکیده:
این نوشتار برآن است تا برخی ازمهم ترین مباحث مربوط به نفس و رابطه آن با بدن را طرح کندکه عبارتند از: 1) هر چیزی که در نفس یا بدن حادث می شود، در همان ساحت ( نفس یا بد ن) تاثیر می گذارد؛ 2) تفاعل دوجانبه نفس و بدن؛ یعنی هر حالت، مفهوم، گزاره و کشف و شهودی که در نفس حادث می شود، در بدن تاثیر می گذارد؛ همچنین هرگونه فعل بدنی ارادی، در نفس تاثیرگذار است؛ 3) افزون بر این تعامل فراگیر و تاثیر و تاثر کلی، هر ملکه و صفت نفسانی، ظهور و بروزی متناسب و هم سنخ با ساحت بدنی دارد؛ در واقع بدن و افعال بدن، ترجمه و انعکاس صفات و حالات نفس است؛ همچنین هر فعل و عمل بدنی ارادی، ظهوری خاص در نفس دارد؛ به همین دلیل، تعدد انواع و اشخاص فعل، به تکثر کارکرد نفس می انجامد؛ 4) بررسی شکل های مختلف ارتباط اشیاء با هم و جایگاه نفس و بدن در این ارتباط؛ شناسایی و معرفی مجاری تاثیر و تاثر نفس و بدن و همچنین تبیین فلسفی مواردی که به ظاهر نقض این قاعده کلی هستند و تحلیل ثمرات این نگرش، از مواردی است که در این مقاله به آنها اشاره می شود.
This paper aims to introduce some of the issues concerning the soul-body relation from a different perspective. The paper consists of some sections، the second problem of which is more central. The most important problems in this paper are: (1) anything which occurs in the soul or in the body، it will affect only that part (the soul or body)، (2) the mutual interaction of the soul and the body; that is، any state، concept، or proposition that occurs in the soul will affect the body too; likewise any volitional bodily act will affect the soul، (3) in addition to this universal interaction، each psychological character has a manifestation suitable with the bodily aspect; in fact the body and its acts are translation or reflections of the psychological characters and properties; likewise each volitional bodily act has a particular expression in the soul. That is why the plurality of the types and individuations of an act leads to the plurality of the function of the soul، (4) I will examine the different forms of relations between objects and the place of the soul and body in this regard، and will introduce the paths of the soul-boy interaction and I will give a philosophical explanation of the cases which seem to be counter-examples to this general rule.
خلاصه ماشینی:
"نظریۀ انعکاس؛رهیافتی فلسفی-روانشناختی به رابطۀ نفس و بدن احمد شهگلی* چکیده این نوشتار بر آن است تا برخی از مهمترین مباحث مربوط به نفس و رابطۀ آن با بدن را طرح کند که عبارتند از:1)هر چیزی که در نفس یا بدن حادث میشود،در همان ساحت(نفس یا بدن)تأثیر میگذارد؛2)تفاعل دو جانبۀ نفس و بدن؛یعنی هر حالت،مفهوم،گزاره و کشف و شهودی که در نفس حادث میشود،در بدن تأثیر میگذارد؛همچنین هرگونه فعل بدنی ارادی،در نفس تأثیرگذار است؛3)افزون بر این تعامل فراگیر و تأثیر و تأثر کلی،هر ملکه و صفت نفسانی،ظهور و بروزی متناسب و همسنخ با ساحت بدنی دارد؛در واقع بدن و افعال بدن،ترجمه و انعکاس صافت و حالات نفس است؛همچنین هر فعل و عمل بدنی ارادی،ظهوری خاص در نفس دارد؛به همین دلیل،تعدد انواع و اشخاص فعل،به تکثر کارکرد نفس میانجامد؛4)بررسی شکلهای مختلف ارتباط با اشیاء باهم و جایگاه نفس و بدن در این ارتباط؛شناسایی و معرفی مجاری تأثیر و تأثر نفس و بدن و همچنین تبیین فلسفی مواردی که به ظاهر نقض این قاعده کلی هستند و تحلیل ثمرات این نگرش، از مواردی است که در این مقاله به آنها اشاره میشود.
این که چرا برخی از ژنها حامل رفتار ویژهای هستند و به عبارت دقیقتر چرا هریک از روحیات روانی با ژنهای خاصی ارتباط دارند؟چرا دیدن به وسیله ابزار چشم و شنیدن به وسیله ابزار گوش تحقق پیدا میکند؟چشم چه خصوصیتی دارد که علت اعدادی برای دیدن است؟ چه چیزی مصحح تعلق یک حالت نفسانی به یک ژن و یا عضو معین است؟چرا ژنهای دیگر چنین ارتباطی ندارند؟این کشف زیستشناسان میتواند مورد سؤال فلسفی قرار بگیرد که:چرا هر یک از نواحی مغز با کارکرد ذهنی خاصی ارتباط دارند؟به نظر میرسد تا تناسب و ارتباط بین یک رفتار و ژن نباشد،هیچگاه آن حامل یک ویژگی خاص نمیشود،زیرا تعلق یک حالت نفسانی به یک ژن خاص،بدون وجود مرجح،ترجیح بلا مرجح است."