چکیده:
وسیعی برخوردار شد.در این کتب پربرگ و قطور،که با قلم پژوهشگران عرصهی فقاهت سیاسی و حکومتی،به عالم تشیع ارائه شد،مسألهی حکومت اسلامی و ولایت الهی،جوهر فقاهت را تشکیل داده است.فقیهان شیعی،پس از عصر غیبت،به تدوین راهبردهای تئوریک نسبت به این دو مقوله(حکومت و سیاست)پرداختند و آثار فخیم و گرانسنگی را عرضه کردند که در پرتو این اندیشهها،انقلابهای شیعی فراوانی،چهرهی تاریخ را آراسته و مزین کرده است. آموزههای بالندهی فقه سیاسی شیعه را در چند عنوان مهم میتوان ردیابی نمود.عقلگرایی و نقلگرایی فقه سیاسی شیععه،که هم بر عقل مبتنی است و هم بر نقل،به وسیلهی عترت اهل بیت علیهم السلام،همچنین فقه سیاسی شیعه، فقهی است ترکیبی که مجمموعهی آموزههای دینی را در قالب هیئتی مرکب و مکمل یکدیگر مشاهده میکند.نفی ولایت جائر در فقه سیاسی شیعه،امری متفق علیه فقهای شیعی است،که افراد شخصی همچون شیخ صدوق،شیخ مفید،شیخ طوسی،علامه حلی و کرکی قدس سره و دیگر نامآوران فقه سیاسی شیعه،به بسط اندیشههای فقه سیاسی کمک شایانی نمودند،که در تداوم این سلطهی شکوهمند،قامت رسای امام خمینی قدس سره را با فقه سیاسی نظام سازش ملاحظه میکنیم؛فقهی که انقلابی را از باب مقدمهی تشکیل حکومت اسلامی و نفی ولات جائر و اثبات ولایت مطلقهی فقیه به وجود آورد و سامان سیاسی جدیدی را به تشیع انقلابی داد و آن را پرآوازه و شکوهمند مطرح نمود.فقه سیاسی شیعه،لزوم انقلاب اسلامی و الهی را از باب مقدمهی تشکیل دولت دینی و الهی و نفی سلطهی استعمار و استبداد مطرح کرده و برای حاکم شرایطی برمیشمارد.شیعه با این تفکر در بستر تاریخی جریان یافته و هرروزه بر اقتدار و عزت خویش افزوده و بالندهتر به حیات پر بار خویش ادامه داده است.تشیع،مکتبی جاوید است که دارای ژرف و عمق درخور قامت شریعت اسلامی است.عامل عمدهی جاودانگی آن،نهضت علمی و فقه حکومتی و سیاسی شیعه است.فقه سیاسی شیعه در سه قلمرو حکومت،قدرت و ادارهی جامعه،دارای طرحهای راهبردی است و از نضج و پختگی و بالندگی خاصی برخوردار است.فقه شیعی،از دامن کتاب و عترت،بالید و برآمد و در جریان تاریخی خود،از قطری و ضخمامت نوشتاری و تحقیقی
خلاصه ماشینی:
"01)اصل حکومت اسلامی و ولایت فقیه امام خمینی قدس سره در دوران معاصر در نظریهی حکومت،ولایت و ولایت فقیه، توسعهی گستردهای دادند و برای دستیابی به نظام صالح اسلامی و استقرار حکومت اسلامی و طرح نظام ولایی و حذف نظام استعماری و استکباری غیر الهی و طاغوتی و در راستای این اندیشههای بنیادی،مقدمه و ضرورت انقلاب همهجانبهی فکری،سیاسی اجتماعی را مطرح نمودند و همهی آنچه را که در گذشتهی فقه سیاسی به صورت تئوریک مطرح گردیده بود،به صورت نظام عملی سیاسی مطرح نمودهاند.
امام خمینی قدس سره،در ایدههای خود،بحث ولایت را از اینجا آغاز میکند که «پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله شریعتی جامع آوردهاند و هیچ مسألهای را فروگذار نکردهاند و ما قطعا میدانیم که نسبت به حکومت و ادارهی امت اسلامی نیز برنامه دارد و الا نقض فاحشی در تشریع خواهد بود،زیرا وجود حکومت و نظام ضروری بشر است و فرقی نیز بین حضور و غیبت نیست،و این به ضرورت عقل ثابت است که البته روایاتی نیز بر آن دلالت دارد»(امام خمینی،8631،6).
این مسأله از مباحث عمده و مهم در فلسفهی سیاسی اسلام و در فقه سیاسی آن است،مترقیترین نمود حکومت اسلامی و کلیدیترین نظریهی سیاسی اسلام در دورهی غیبت امام معصوم علیه السلام است که دارای مبانی نظری، نقلی،معرفتی،عرفانی،کلامی و فقهی فراوانی است و به طور کلی به لحاظ ماهیت وجودیاش متقدم به آیات کریمهی قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و ائمهی معصومین علیهم السلام است."