چکیده:
آنها یاد میکند:آه،برادرانم،همانها که قرآن را تلاوت میکردند و به کار میبستند،در فرایض دقت میکردند؛و آن را به پای میداشتند،سنتها را زنده و بدعتها را میمیراندند،دعوت به جهاد را میپذیرفتند و به رهبر خود اطمینان داشتند و صمیمانه از او پیروی میکردند.کریم که هدف از آفرینش انسان را کمالیابی او میداند تبیین میگردند؛بر این اساس،از معیارهای تعیینکنندهی روش تربیت در سیرهی معصومین علیهم السلام،ماهیت آموزههای تربیتی قرآن کریم است. اگر در آموزههای تربیتی قرآن کریم،به جای تسلیم و تعبد،بر تفکر و اندیشیدن و تدبر سفارش شده است،این شیوه فراگیر محور است،زیرا تفکر فعالیت درونی فراگیر را برمیانگیزد.همچنان که اگر بر آزادی و مسؤولیتمداری فراگیر تأکید شده است،بازهم،بیانگر روش فراگیر محور است. درحالیکه شیوههای مربیمحور،معمولا بر آموزههای دستوری و فرمان استوار است و متضمن الزام میباشد.اما شیوهی فراگیرمحور بیشتر براساس پندواندرز و موعظه و تشویق و ترغیب و مانند آن صورت میپذیرد.آن چه از سیرهی معصومین علیهم السلام به دست میآید،این است که روش معصومین علیهم السلام نسبت به خواص تأکید بر روش فراگیرمحور است. بر مبنای چنین شیوه و روش تربیتی نسبت به خواص از شیعیان است که امامان معصوم علیهم السلام توانستند انسانهایی تربیت کنند تا شیعه را در دریای پرتلاطم مکاتب گوناگون زنده و پویا نگه دارند،درحالیکه شدیدترین سختگیریها دربارهی آنان اعمال،و یا در مراکزی دور از دسترس شیعیان و پیروان خود نگاهداری شده و گاهی ارتباط با آنان بسیار به سختی و دشواری برقرار میشد. در بررسی سیرهی تربیتی امامان معصوم علیهم السلام،شخصیتهای فراوانی را مییابیم که به برکت تربیت معصومین علیهم السلام به جایی رسیدند که به تعبیر امام صادق علیه السلام هرکدام از آنها سفینهی نجاتی شدند برای دستگیری از عوام از شیعیان. انسانهایی که شخصیتی مانند علی علیه السلام در فراق آنان سیلاب اشک از چشمانشان جاری میشود و آه از نهادش در فراق آنان برآمده و اینگونه ازاین نوشتار،شیوه و روش تربیتی امامان معصوم علیهم السلام،در رابطه با خواص و عوام از شیعیان و پیروانشان را به کاوش نشسته است.آنچه که در این پژوهش،به عنوان مرکز و محور اصلی بحث مورد توجه قرار داده شده، اهداف،مؤلفهها و روشهای تربیتی در سیرهی معصومین علیهم السلام است. از آنجا که مؤلفهها و روشها برای دستیابی به اهداف تعریف و تعیین میشوند،و اهداف خود در سیرهی تربیتی معصومین علیهم السلامبرگرفته از قرآن
خلاصه ماشینی:
"مقدمه و طرح مسأله زمانی که واقعهی حره به وجود آمد و بسیاری از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و اله و فرزندانشان کشته شدند و هنگامی که کعبه توسط مسلم بن عقبه و بعد از آن توسط جانشین او حصین بن نمیر مورد حمله و تجاوز قرار گرفت و به آتش کشیده شد و احدی را یارای هیچگونه اعتراضی در برابر این اعمال ضد انسانی و ضد اسلامی نبود،و هنگامی که دشنام به علی علیه السلام به صورت شیوهی جاری و عادی بر بالای منابر درآمده و حتی ترک آن از طرف خطیب جمعه،فریاد اعتراض نمازگزاران را در پی داشت؛جامعهای که به تعبیر امام سجاد علیه السلام در پاسخ کسی که از آن حضرت چگونگی گذران روزگار را میپرسد حضرت در پاسخ به آن شخص به توصیف آن جامعه پرداخته و میفرماید:به شیوهای که بنی اسرائیل در میان آل فرعون سپری میکردند،فرزندانشان را میکشتند و زنانشان را به اسیری میبردند،مردم با دشنام و ناسزاگویی به بزرگ و آقای ما امیر المؤمنین علیه السلام به دشمنان ما تقرب میجویند..
در راستای تقویت بنیهی علمی و یافتن تجربهی عملی خواص است که میبینیم در سیرهی تربیتی امامان معصوم علیهم السلام به شیعیان خاص خود آموزش مناظره به روش احسن،که قرآن بر آن تکیه دارد و از رهآوردهای دانش کلام میباشد،در رأس تلاشهای علمی آنان نسبت به خواص از اصحاب قرار دارد، تا جایی که در سیرهی امام صادق علیه السلام میخوانیم که آن حضرت علیه السلام دربارهی نقد و بررسی شیوهی مناظرات هریک از اصحاب خود با مرد شامی که برای حل مسائل علمی خود به مدینه آمده بود،ضمن آنکه یکسان نبودن توانایی و روش مناظره هریک از اصحاب خود را به آنان گوشزد میکند،شیوه و روش مناظرهی برتر را نیز به یاران خود میآموزد(طوسی،4041 هـ،ج 2،065)."