چکیده:
هدف این مقاله عبارت است از تحلیل نقش سـرمایه ی فکـری (IC) [١] و بـدهیهای فکـری (ILs) [٢]«در عمل » و در طی فرایندهای خلق ارزش و تخریب ارزش ، از درون لنز زمـان و بـا چشـم اندازی مـدیریتی. بـه طور مشخص ، این مقاله حول محور این پرسش کلیدی شکل گرفته است که «زمان و مولفه های آن تـا چـه میزان در ارتباط با سرمایه ی فکری و بـدهیهای فکـری و تـاثیر آنـان بـر سـرمایه ی مـالی (FC) [٣] لحـاظ ، محاسبه ، و مورد بحث واقع شده اند؟». روش پژوهشی مورد استفاده از نوع میدانی است که در ٩ سازمان که معرفی و تحلیل شده به انجام رسیده است . به طور ویژه ، یافته های اصلی بدین قرار اند: اولا، به نظر میرسـد که بعد زمانی سرمایه ی فکری غالبا به دلیل پیچیدگی مفهوم سرمایه ی فکری و نیز بـه خـاطر کمبـود مـوارد عملی استفاده از آن در حسابداری، مورد محاسبه قرار نمیگیـرد. ثانیـا زمـان در رابطـه بـا سـرمایه ی فکـری عموما غیرچرخه ای و رندوم در نظر گرفته میشود. ثالثا حتی اگر زمان مورد محاسبه قـرار نگیـرد، برخـی از سازمان ها در مورد آن صحبت میکنند، و در مواردی که این اتفاق منظما تکرار شـود، ادراکـات زمـانی از یک حوزه ی فردی وارد حوزه ی جمعی شده ، و پایایی بیشتری پیدا میکنند. به علاوه ، عملکـرد IC عمومـا مستقل و «دور» از عملکرد FC به شمار میرود. در نهایت فرایند تخریب ارزش مربوط به بدهیهای فکری، نسبت به فرایند تخریب ارزش شتاب بیشتری به سمت و سوی تولید تاثیرات منفی دارد، به ویژه در رابطه بـا تاثیرات IC بر FC.
خلاصه ماشینی:
"بـه طور مشخص ، این مقاله حول محور این پرسش کلیدی شکل گرفته است که «زمان و مؤلفه های آن تـا چـه میزان در ارتباط با سرمایه ی فکری و بـدهیهای فکـری و تـأثیر آنـان بـر سـرمایه ی مـالی (FC) [٣] لحـاظ ، محاسبه ، و مورد بحث واقع شده اند؟».
IC و ILs زیر لنز زمان در میان تمامی چشم اندازهایی که از آن میتوان به IC نگریست ، دو رویه ی مشخص قابل شناسایی هسـتند: یکی رویکرد استاتیک یا ایستا، و دیگری رویکرد دینامیک یا پویا [١٧] رویکرد اول بر موجودی منابع IC، و بررسی چگونگی آشکارسازی و کمیسازی آنها به مصداق مثل قدیمی «چیزی را میتوانی مدیریت کنی که بتوانی انـدازه گیری کنـی»، تمرکـز دارد [١٨] ؛ حـال آنکـه رویکـرد دوم در تقابـل بـا رویکـرد اول ، بـر جریان ها، فرایندها، قوانین ، فعالیت ها و ارتباط ، یعنی همان فرایند خلق ارزش متمرکز است [١٩].
این یافته ها مباحث مطرح شده در باب ILs را غنیتر میکند، جایی که متغیر زمان از نظرها دور مانده است [٧٥]، و همچنین بحث های مربوط به وقفه های زمانی در چارچوب فرایندهای سازمانی خلق ارزش را [٧٦] نتایج هدف ایـن مقالـه از تحلیـل نقـش سـرمایه ی فکـری (IC) و بـدهیهای فکـری (ILs) «در عمـل » و در طـی فرایندهای خلق ارزش و تخریب ارزش ، از درون لنز زمان و با چشم اندازی مدیریتی بود.
کوگانسن ، ٢٠٠٥؛ کوگانسن و دومی، ٢٠٠٩؛ فروین و کایشا، ١٩٩٧؛ گویلیانی، ٢٠١٣؛ مار و دیگران ، ٢٠٠٤؛ مورتی و موریتسن ، ٢٠١١؛ روس ، ١٩٩٨؛ اسپندر، ٢٠٠٦ ٢٥."