چکیده:
احزاب و گروه های سیاسی در تاثیرگزاری بر قدرت و ایفای نقش در عرصه سیاسی ـ اجتماعی در نظام های مردم سالار دارای جایگاه مهمی هستند. بررسی این مسئله در جمهوری اسلامی ایران و پس از سه دهه فعالیت پرفراز و نشیب احزاب ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این نوشتار به نقش و کارکرد احزاب در چهار عنوان؛ از قبیل، دوره های آنارشیسم حزبی، انفعال و محدودیت، قاعده مندی و تثبیت، شکوفایی و افکارسازی پرداخته شده و تحلیلی از نقش آنها در سیاست ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"اولین دورة انتخابات ریاست جمهوری، فرصت مناسبی را برای لیبرالها فراهم کرد؛ چون قبل از رقابتهای انتخاباتی، بسیاری از رقبای اصلی حذف شدند؛ چرا که به دلیل اعلام عدم رضایت امام از رئیس جمهور شدن شخصیتهای روحانی، سرشناسترین فرد روحانی و مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی، یعنی شهید بهشتی را از نامزدی منصرف کرد 87 و برخی از رقبا نیز مثل جلال الدین فارسی (دیگر کاندیدای مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی) به دلیل ایرانی الاصل نبودن 88 کنار رفت و از این رو بین نیروهای مذهبی، انفکاک ایجاد شد و جامعه روحانیت مبارز تهران ـ که وزن مناسبی در جریانات سیاسی داشت ـ از کاندیداتوری بنیصدر حمایت کرد.
این امر از طرف برخی احزاب، اتفاق افتاد، اما به دلیل نهادینه نشدن کامل احزاب و نقصان در اقدامات آنها، در برخی دورهها از جمله دورة اخیر فعالیت احزاب، مطبوعات متمایل به احزاب، این کارکرد را عهدهدار شدند؛ خامسا، باید به این نکته توجه کرد که هنوز احزاب در ایران، دوران نوجوانی خود را طی میکنند و از این رو، نقش و کارکرد آنها گاهی عجولانه و گاهی با اتقان کمتر همراه است و حتی بسیاری از کارکردهای خود را پیدا نکردهاند و در نتیجه، اگر شناخت عمیقتری از فضای حزبی در ایران مورد بررسی قرار گیرد و برخی موانع کارکرد احزاب مطرح گردد و احزاب نیز بر اساس این تجارب و با توجه به فرهنگ ایرانی– اسلامی فعالیت کنند، میتوان انتظار داشت که ایفای نقش اساسی خود به عنوان یکی از نهادهای جامعه مدنی مؤثرتر باشند و در تجمیع منافع نظام و تضمین پیشرفت کشور قدمهایی را بر دارند."