خلاصه ماشینی:
"این روانشناسان نظریه خود را با اشاره به وضع زندگی زنهائی که خودکشی کردهاند و نامههائی که از بعضی از این زنها،در وقت مرگ،باقیمانده است ابراز میکنند و میگویند:احساس عدم دوست داشته شدن،بزرگترین ضربه برای یک زن است و در واقع آخرین خطر زندگی یک زن وقتی است که او احساس کند هیچکس دوستش ندارد.
در یادداشتهائی که این زنها قبل از مرگ می- نویسند،در پس مسائلی که آن را دلیلی برای خودکشی خود ذکر کردهاند،تنها یک واقعیت پیدا میشود: احساس عدم دوست داشته شدن.
این از هم پاشیدگیها که همان ناسازگاری و اختلافات شدید بین والدین است که بیشتر از طلاق روح بچهها را برای خودکشی در سنین نوجوانی و جوانی آماده میکند،اختلافات و ناسازگاریهای والدین همان احساس عدم توجه و دوست داشته شدن را در ذهن بچه رشد میدهد."