خلاصه ماشینی:
"ترانههای اخگر مادرزن و داماد مادرزن خوش بخندد روی مهر1 چونکه زن درهم کشد برشوی چهر لایق ریش مبارک خان ما است خوش قدم رقصید اگر بهرش ز مهر بعکس ظاهر ای بسا مؤمن که در میخانه است ای بسا شیطان که میباشد به دیر ای بسا شری که خیر از آن بزاد ای بسا شری که میزاید ز خیر عمل ابله ز ابلهی بهر تن خود شر خرید جسم خود را کرد از آن آماج تیر بر سر بیدرد بسته دستمال با عسس گوید بیا ما را بگیر صبر خدا ظلم،ظالم را کند آخر هلاک ور ز بیداد است قرنی بختگیر صبر کوتاه خدا صد سال هست دیرگیر است او و لیکن سختگیر آزمند گشت مسکین در دو دنیا آزمند در دو دنیا رو سیه باشد فقیر چون در این دنیا وبال خلق گشت نیست آندنیا کس او را دستگیر 1-مادرزن بروی داماد خوش بخندد-زن بر شوی چهره درهم کشد-رقص خوشقدم لایق ریش مبارک خان است."