چکیده:
(ibاین مقاله به بهانه سال جهانی کوه و باتوجه به اهمیت کوهستان در کشورمان ایران تهیه شد.کوهستانها تا گذشته نه چندان دوری به عنوان عوارض جغرافیایی مزاحم(سد کننده راه،محل اختفاء اشرار و محلی خطرناک)و فاقد امکانات زیست،تولید و توسعه شناخته میشدند.پس از درک اهمیت کوهستان(خدمات،کالا و ارزشهای اکولوژیک و زیستمحیطی که برای اهالی دشتها مهیا مینماید)و نیز تخریب شدید محیط زیست کوهستان که به شیوههای غلط بهرهبرداری گردید،موضوع برنامهریزی و حمایت از محیط زیست کوهستانی مورد توجه قرار گرفت.پیامدهای سوءمربوطه ناشی از عدمشناخت اکولوژی کوه و عدم مشارکت اهالی کوهستانها در تدوین برنامه و طرح توسعه بوده است.لذا اکنون درک میشود که بهجز اهمیت شناخت بهتر شرایط زیستمحیطی کوهستانها مسئله اهمیت دادن و تأکید بر بازسازی اکولوژیک کوهستان به وضوح مشخص شده است.حفاظت تلقیقی(آبخیزداری و گردشگری گسترده و توسعه اقتصادی متناسب با شیوه زیست اهالی کوهستان)به صورتیکه(برای پیشگیری از مهاجرت)هم درآمد و رفاه نسبی اهالی کوهستانی را تضمین کند و هم نقش خدماترسانی و مکمل کوهستانها-دشتها را تضمین و تشویق نماید روزبهروز اهمیت بیشتری مییابد.چنین طرحهائی را توسعه پایدار کوهستانی نامیدهاند که حمایت و اجرای آن در سطح جهان همراه با ظرفیتسازی و افزایش آگاهی در مورد اکوسیستمهای کوهستانی و جلب مشارکت اهالی در مراحل توسعه(از پشتیبانی تا توسعه پایدار)به عهده سازمان خواربار جهانی سپرده شده است. آنچه در پایان این شایان ذکر است تاکید بر اهمیت آمایش صحیح سرزمین کوهستانها بهویژه کشورمان است.در حقیقت حضور ارتفاعات برفگیر بلند در جوار دشتهای خشک نظامهای همبسته بالادست-پایین دستی را ایجاد نموده که به صورت منطقی (همانطوری که در گذشته سنت ما مرسوم بوده)باید مبنای برنامهریزیهای منطقهای(مکانیابیها برای محل استقرار شهر و روستا،منابع آب توسعه کشاورزی و باغات و غیره...)محسوب گردد.از علل اصلی حصول به این آگاهی حضور منابع آب در ارتفاعات.اراضی حاصلخیز در میانبند و دشتهای دامنهای است(که خود بارش کافی ندارند)که در آبخیزهای بستهای که به کویرهای شور در انتهای این آبخیزهای کوچک(جمعا در طی ده کیلومتر)منتهی میگردند بوده است.این پهنههای متنوع اکولوژیک ولی وابسته به هم مجموعا سیستمهای همبستهای را ایجاد میکنند که در محدوده اکولوژیک آن همه چیز به همه چیز مربوط است اگرچه ارتفاعات مرکز نقل مدیریتی است.
خلاصه ماشینی:
"حتی اگر قبلا سیاستگذاران به علت توان بالقوه پائین تولید و اهمیت کمتر اقتصادی و سیاسی(ظاهرا)کوه و جوامع کوهستانی در سیاستهای ملی خود بدان توجه نمیکردند،ولی امروزه باتوجه به خدمات و ارزشهائی که کوهها به دشتها و مراکز مهم سیاسی و اقتصادی عرضه میکنند این سیاستگذاران کوتاه بین نیز بر ضرورت حفاظت از کوهستان تأکید جدی دارند.
باتوجه به اهمیت بالادست در توسعه ملی و منطقهای،یکی از راهبردهای جدی در بسیاری از جوامع و به ویژژه در مناطق خشک و نیمه خشک(چون ایران)استفاده از منابع عمومی(در سطح منطقهای و خصوصا پایین دست ثروتمند)برای حفظ و احیاء و نگهداری نوحی بالادست بوده است( wathern et al,1989 ) در برخی از نقاط جهان(اروپا)یکی از اقدامات مهم و عملی در این راستا اعمال قوانین و سیاستهای حمایتی( protective driective ) خاصی بوده است که بطورکلی فقط برای نواحی کمتر مناسب ( marginal,so-called less-favoured area,lfa ) تخصیص مییافته است.
جمعبندی وضعیت کلی به جز مشکل زیاد ندانستن و عدماطمینان حاصله در بررسیهای زیستمحیطی فضای کوهستان(یاوری،1378)، تنوع شرایط،اطلاعرسانی و تبادلات ضعیف دانش اکولوژی کوهستانها،متغییر بودن و سانحهخیزی فضای کوه،پرهزینه بودن ریسک بالای تولید و همینطور عدمتوجه لازم و کافی به اهمیت بسیار پر ارزشتر خدمات و ارزشهای ملموس و بهویژه غیر ملموس محیط زیست کوهستان از جمله مهمترین عوامل عدم موفقیت آمایش سرزمین در نواحی کوهستانی ایران است که دشتها و کل کشور را نیز متأثر نموده است."