چکیده:
زندگی آدمی بر اساس اعتقاداتش، رنگ و بوی خاصی میگیرد و بسیاری از تمایزهای میان انسانها به عقاید آنان برمیگردد. در میان مسلمانان نیز بر اساس همین اعتقادات و تقسیم آنها، گروههای مختلفی ایجاد شده است. از این میان به دو گروه اصلی شیعه و سنی میتوان اشاره کرد که از همان روزگاران نخست اسلام حیات خود را آغاز کردهاند. علیرغم اشتراکات فراوانی که دارند و همه یکتاپرستند و پیامبر واحد دارند و به یک قبله نماز میخوانند و کتاب آنان یکی است و همین مایة اتحاد و بقای آنان تا امروز گردیده است، اختلافاتی نیز با هم دارند. یکی از این اختلافات، اختلاف در اصل امامت است که شیعه آن را از اصول دین و انتخاب و معرفی امام را شان خدا و رسول او و اهل سنت، آن را بر عهدة مردم میدانند. این مقاله با استناد به کتابها و منابع اهل سنت به بررسی دیدگاه شیعه دربارة امامت میپردازد.
خلاصه ماشینی:
نمونهاي از روايات مورد نظر را كه مسلم بن حجاج قشيري نيشابوري در صحيح خود از پيامبر( نقل كرده، چنين است: «لايزال الدين قائماً حتّي تقوم الساعی، أو يكون عليكم اثنا عشر خليفی كلّهم من قريش» (ابن هشام، بيتا: 2/66 ؛ ابن كثير، 1966: 3/139ـ140؛ ابن حبان، 1407: 1/89 ـ90؛ حلبي، بيتا: 2/3؛ كاندهلوي، بيتا: 1/69)؛ همواره دين خدا استوار و پابرجاست تا آنكه قيامت به پا شود يا دوازده نفر خليفه براي شما وجود داشته باشند كه همگي آنان از قريشاند.
2. مفسّران موافق اهل بيت( از اهل سنّت شماري از مفسّران و محدثان اهل سنّت نيز از طريق شماري از صحابه از پيامبر( احاديثي را نقل كردهاند كه نشان ميدهد، آية مورد نظر در روز غدير خم و پس از اعلان ولايت علي( توسط رسول خدا( نازل شده است خطيب بغدادي با سند صحيح 1 از ابوهريره نقل كرده است كه گفت: هر كس روز هيجدهم ذيحجه را روزه بدارد، براي او شصت ماه روزه نوشته ميشود و آن، روز غدير خم است.
اين نظر مفسّران اماميه، هم در منابع شيعه و هم در منابع اهل سنّت (خطيب بغدادي، بيتا: 8/290)؛ زيرا چنان كه گذشت، احاديث پيامبر( و امامان اهل بيت( و نيز حديث ابوهريره و ابوسعيد خدري (همان)، صراحت دارد كه آية اكمال دين پس از نصب علي بن ابيطالب( توسط پيامبر( به امامت و پيشوايي مسلمانان، در غدير خم نازل شده است و پيامبر( نيز پس از نزول آيه فرمودند: «الله أكبر علي إكمال الدين و إتمام النعمی و رضا الربّ برسالتي و ولايی عليّ بن أبيطالب من بعدي» (حاكم حسكاني، 1411: 1/200؛ خوارزمي، بيتا: 135؛ جويني، 1398: 1/72؛ طبرسي، 1415: 3/274).