خلاصه ماشینی:
"وان بوتهها که مینگری الوان رنگین خس است،نرگس و ریحان نیست غرب است ساحری که ز جادوها قصدش بغیر بردن ایمان نیست *** ای نوجوان؛برای تو این تقلید ننگی بود که قابل جبران نیست باشد ترا اصالت و استقلال غربی شدن برای تو عنوان نیست فرزند دینی و پسر اسلام فخر تو بسایهی قرآن نیست اسلام را بجو که چو او دینی فطرتپسند و روشن و آسان نیست از راه رستگاری و خوشبختی دور است دور آنکه مسلمان نیست بر باد تکیه کرده و بر طوفان آن کوردل که پیرو قرآن نیست *** اسلام،دین زنده و جاوید است جز در پی تکامل انسان نیست او را مسنج با دگر آئینها ریک روان،چو لؤلؤ غلطان نیست کس خار را برابر گل ننهد شنگرف1همچو لعل بدخشان نیست اسلام،گلشنی است که هیچ آسیب و را ز باد و بارش و طوفان نیست جز گلبن فضائل انسانی پیدا در این خجسته گلستان نیست اسلام،دین عدل و مساوات است زو غیر حق و عدل،نمایان نیست اسلام،دین کوشش و بیداریست «آنکس که خفته است مسلمان نیست» بالله که جز به پرتو این آئین سیمای صلح و داد،درخشان نیست جز در شعاع این ابدی خورشید کار بشر به ظلم و به سامان نیست روشن بود«شفق»که بجز اسلام دینی قبول درگه یزدان نیست (1)شنگرف:نوعی خاک سرخرنگ"