خلاصه ماشینی:
"یکی که رسالتش این باشد که زنجیر و قلادههای آدم را باز کند.
هوسش هنوز هست؛حتی در خواب سنگین هم آدم هوس میکند یکی مامور باشد با ظرافت،حتما با ظرافت او را بیدار کند.
گیرم بلند نشویم،از سر لج تا لنگ قیامت بخوابیم،باز حس همینکه یکی رسالت داشته باشد آدم را با لطف بیدار کند،لطف خودش را دارد؛یکی که دست بکشد بر سر روح و نجوا کند:«بلند شو برویم»،ما لای پلکها را اندکی باز کنیم،خمیازه بکشیم و پشت کنیم و او زمزمه کند:«به زمین چسبیدی؟»4هراسان بپرسد:«به همین جا راضی شدی؟».
آدم اگر بخواهد از وزن چیزی اندازه داشته باشد،شده حتی یک بار باید تکهای از آن را بلند کرده باشد.
ما مدتهاست وزن سبک الهامی را حس نکردهایم،قرار است بفهمیم مصطفی(ص)زیر بارش کلمات بزرگ چه حالی داشته؟گفتهاند وحی که فرود میآمد شانههایش خم میشد؛انگار که شیء بسیار سنگینی بر آن نهادهاند.
این مال وقتی بود که وحی با واسطه جبرئیل میآمد."