چکیده:
پیوستگی تفکر بشری از آغاز تجسم،تفکر،نمایش و نوشتار بر دستاوردهای جدید و محصولات نوین تکیه میکند.استفاده از تصویر ثابت و متحرک به بسیاری از نیازها و ضرورتهای بشر پاسخ گفت.تصاویر به کمک دستگاهها و تجهیزات مکانیکی و شیمیایی تهیه و ثبت شدند که پایه عکاسی و سپس سینما به عنوان تحولی شگرف،شکل گرفت. در این مقالهی تحقیقی،چارچوبهای ساخت فیلم در طول یکصد سال عمر سینما با تکیه بر سینمای غیرواقعی- مجازی،سینمایی که در آن واقعیت به حاد واقعیت بدل شده است و در یک بیان امروزی پستمدرن،ارائه شده است. جریان پستمدرن را میتوان در ذهن نویسندگان و کارگردانان و در یک نگاه عمده در ذهن سینماگران پویا نمود و راه مقابله با مدرنیسم و ضدیت با مفاهیم و مصداقهای مدرنیسم،پیمانه پستمدرن را برای ورود به دنیای تفکرات جدید معرفی کرد.سینمای ملقب به پستمدرنیستی در برخی از جهات کاملا از سینمای مدرن و همچنین کلاسیک، دور شده است ولی همچنان از دستاوردهای سینمای گذشته بهره میبرد.نتایج و دستاوردهای تحقیق،ارزشهای آشکار و پنهان این موضوع را بهرهگیری از فرایند تاثیر در سه برهه از تولد سینما تاکنون و تاثیر بر مخاطب در پانزده مرحله قابل ارائه نمود که به لحاظ کمی و کیفی حائز اهمیت است.
خلاصه ماشینی:
سینمایی با لقب پستمدرنیستی سوالی اساسی در مورد سینمای پستمدرن مطرح است و آن اینکه سینمای پستمدرن چه سیطره زمانی و مکانی را دربرمیگیرد؟امروزه به سینمای برخی سینماگران همچون"دیوید لینچ"،"جیم جارموش"2و"کئنتین تارنتینو"3 این لقب را دادهاند که آثار این فیلمسازان چه تفاوتی دارد؟نگاه این آنها به دنیا و به خصوص جهان سینما چگونه است؟آیا سینمای پست مدرن با ساخته شدن چنین فیلمهایی شروع شده است؟برای سینمای پستمدرن برطبق مبانی فلسفی پستمدرن مولفههایی مشخص شده است که اکثر مردم با دیدن چنین مشخصههایی سرعت واژهی پستمدرن را به زبان میآورند.
آیا سینمای زیرزمینی،سینمای سورئالیستی و دآدائیستی در اینجایگاه قرار میگیرد؟ آیا سینمای کوئیر4یا آثار آوانگارد فیلمسازانی همچون اندی وارهول5زیر سیطرهی پستمدرن قرار میگیرند؟ آیا میتوان پستمدرنیسم را به عنوان یک گونه پذیرفت؟به کدامین فیلمها لقب یک اثر سینمایی پستمدرن را میتوان داد برای بازشناخت چنین آثاری چه راهحلی وجود دارد؟و آیا اینکه سینمای پستمدرن مربوط به عصر پستمدرن است یا خیر؟"نوئل کارول معتقد است که پستمدرنیسم در سینما به عنوان فیلم مابعدساختاری قابل درک است"(بوردول،6831.
سینمای پستمدرنیستی قبل از هر چیزی به جهانبینی فیلمساز یا نظریهپرداز فیلمی مربوط میشود ولی هرگز نمیتوان از آن به عنوان یک گونه سینمایی یاد کرد زیرا قطعیتی در پستمدرن وجود ندارد در واقع چنین سینمایی ملغمهای از گونههای مختلف است.
برای شناخت سینمای پستمدرنیستی و درک آن بایستی جهان پستمدرن را در دنیای سینما جست،همچنانکه پیتر وولن7برای اولین بار در سال 0991 این اصطلاح را درباره فیلم و سینما به کار برد.