چکیده:
هنر وسیلهء ارتباط انسانها است.تا جایی که جانشین زندگی،همینطور برقرار کنندهء تعادل بین انسان و محیط زندگی او میشود. درپی اینگونه تعاریف،از هنر و لزوم آن برای زندگی بشری،میطلبد،روشهایی مؤثر در آموزش هنر در تمامی سطوح جامعهء انسانی داشته باشیم. آیا هدف از آموزش هنر،صرفا پرورش خیال،آرامش روح و روان است؟یا اینکه،توجه به عینیتگرایی، برای تولید بیشتر در اقتصاد و زندگی روزمره؟ با نظری اجمالی،بر کلیاتی چند،از فعالیتهای هنری و آموزش هنر،در کشور ما ایران،در حال رسیدن به این واقعیت هستیم،که آرامش و سلامت روح و روان،خلاقیت و نوآوری بوسیلهء هنر،در صنعت و کشاورزی،دامداری،...و در زندگی روزمره،نیاز واقعی جامعهء ما است. این نیاز برای رسیدن به رشد چشمگیر و وابسته نبودن به هیچ قدرتی،بجز آفریدگار،تنها با ترفندهای خلاق هنری میسر است.
خلاصه ماشینی:
"آیا هدف از آموزش هنر،صرفا پرورش خیال،آرامش روح و روان است؟یا اینکه،توجه به عینیتگرایی، برای تولید بیشتر در اقتصاد و زندگی روزمره؟ با نظری اجمالی،بر کلیاتی چند،از فعالیتهای هنری و آموزش هنر،در کشور ما ایران،در حال رسیدن به این واقعیت هستیم،که آرامش و سلامت روح و روان،خلاقیت و نوآوری بوسیلهء هنر،در صنعت و کشاورزی،دامداری،...
وقتی بشر خود به سوی این پیشرفت میرود،آیا باز هم نیازی به هنر خواهد داشت؟آیا هنر کمکی برای انسان بودن نیست؟ «این قبیل پرسشها،امیدها و بیمها این تصویر را به وجود میآورد که تکامل بشر روزی به هدف نهایی مانند؛نیک بختی عمومی و برآورده شدن همه آرزوها خواهد رسید؛ولی باید در نظر داشت که در آن هنگام،تنها دوران پیش از تاریخ بشریت به فرجام خواهد رسید.
ندای وحشت از هنر،نه ابزاری برتصویر و توصیف واقعیت یا برای تعیین انسان در چهارچوب موجود در خودش بسازند،بلکه آنان را به عنوان یک دعوت و یک خلاقیت و یک آفرینندگی الهی در شدن،و در تکامل یافتن احساس و ذات و وجود و حقیقت انسان بکار بیندازند (به تصویر صفحه مراجعه شود) کاهش نیافته و علل هراس انکار نشده است.
2. معلمان هنر که رشته اصلی آنها هنر است و در این امر نیز تجربه دارند،به (به تصویر صفحه مراجعه شود) دو دسته تقسیم میشوند:الف)معلمان هنری که در طول سالهای بسیار تجربه اندوخته خودرأی هستند و حاضر نیستند نوآوریها را به هیچوجه بپذیرند؛درحالی که دنیای هنر،دنیایی سیال و جهانی پویاست.
این مشکل اساسی در کلاسهای عملی رشته هنر دانشگاها مشهود است و معمولا اساتید از اختلاف سطح آگاهی هنری دانشجویان کلاس طراحی ناراحت هستند و در نتیجه این ناهماهنگی کلاس برای دانشجویان قویتر-به دلیل رشته تخصصی دیپلمشان-که تعداد کمتری نیز میباشند،در اثر تکراری بودن بعضی مطالب،خستهکننده میشود."