چکیده:
فهم قرآن مبتنی بر چند اصل یا پیشفرض بسیار مهم است: الف) قرآن فهمپذیر و شناختبردار است؛ ب) تشکیکپذیر و دارای مراتب و درجات است؛ ج ) روشمند، نظاممند و مبتنی بر یک سلسله مبانی، مبادی، اصول، قواعد و متدهایی است... . در مقالۀ حاضر اشاره به چنین مبانیای یعنی مبانی وجودشناختی، معرفتشناختی، زبانشناختی و غایتشناسی شده است. فهم و تفسیر عرفانی قرآن کریم نیز مقدمات علمی و عملی، شروط فکری و روحی، روش هماهنگ با حقایق وحیانی و عقل سلیم و قطعی لازم دارد وبه صورت یک فرایند و در مراحل خاصی شکل میگیرد که به آنها اشاراتی شده است.
Understanding Quran is based on a couple of important principles or presuppositions; 1- Quran is understandable and knowledgeable; 2- it is analogically graded and has different levels of understanding; 3- it has a special method، is systematic and is based on a series of foundations، bases، principles، rules and methods…. In this article I have mentioned these bases; i.e. ontological bases، epistemological bases، philological and teleological bases. The mystical interpretation of Quran requires some scientific and practical introductions، intellectual and mental conditions، a synchronous method with other revelational facts، and a perfect and strong reason as well. This may be achieved through a process and after special steps which is also mentioned in this article.
خلاصه ماشینی:
"«علیکم أنفسکم» (مائده: 105) و «ان قلب المؤمن عرش الرحمن» (مجلسی، 1403، ج55، ص39) که حکمتهای عرشیه یا القایی و انزالی شامل حال انسان شود (رک: جوادی آملی، 1384، ص283) انسان بیدار و اهل معرفت به «ونفخت فیه من روحی» (حجر: 29) به مرتبۀ «وأیدهم بروح منه» (مجادله: 22) نیز واصل میگردد، که چنین انسانهایی عقل نظر و عمل و حکمت علمی و عملی آنها و معرفت تجربی، تجریدی و تجردی ـ شهودی آنها در پرتو هدایتهای وحیانی و معرفت قرآنی شکل و شاکله یافته و آمادۀ دریافت ادراکات غیبی و معارف آسمانیاند و مسافر کوی تفسیر عرفانی ـ انفسی قرآن کریماند.
) حال که «روش کشف و شهود» براساس ابزار و منبع آن و سپس معیار سنجش و ارزیابی آن، یکی از مبانی تفسیر عرفانی مطرح شد، دانستیم که این روش، کارآمد است اگر براساس مدار و معیار غنی، قوی و قویم و میزان وحی (صامت و ناطق و صاعد) قرار گیرد، نه هر کشف و شهودی؛ چه اینکه دانستیم کشف و شهود نیز صادق و کاذب و صحیح و سقیم دارد و باید در ترازوی کشف معصوم( وزنکشی شده و عیار آنها شناخته گردد تا از حیث درون ذات و برون ذات گرفتار خطا و مغالطه نگردند."