خلاصه ماشینی:
"بنابراین وقتی که بخواهیم به عقب برگردیم و مثلا در انگلسان ساختمانهایی به سبک سنتی بسازیم نتیجهاش تقلیدی و بد میشود»2 ایجاد غیرخلاق و تقلیدی صرف،نه نسبتی با ابداع هنرمندانه دارد و نه مشکلی را در زمینههای مربوط حل میکند چراکه تاریخ ما،تاریخ غرب نیست و سیر مسائل در آن بگونهای است که حتی در دورهء جدید که در ذیل فرهنگ غرب قرار گرفتهایم نخواهیم توانست حیثیت تاریخی خود را فراموش کنیم.
امروزه همانطور که در غرب برای احیاء فضایی که متعلق به دوران کلاسیک است آن را دارای عملکرد جدید میکنند تا ارزش حفظ و نگهداری داشته باشد- مثلا آنگونه که ایستگاه راهآهن قدیم پاریس«ارسی»3 به موزه تبدیل شده است-،ما نیز میخواهیم برای فضاهای سنتی خودمان کاربرد جدیدی پیدا کنیم،اما غافلیم از اینکه مفهوم عملکرد در این حکم کلی که «کارکرد فرم را تعیین میکند»در فرهنگ ما با فرهنگ غرب کاملا متفاوت است.
فضای قدسی مسجد که باید در ارتباط با عمل ربانی که در آن انجام میشود،معنا یابد،بر اساس مبتذلترین قواعد معماری نفسانی مدرن و پستمدرن شکل میگیرد و به قارچی در کنار پارک لاله که قرار است با فضای موزه هنرهای معاصر تهران که در قبل از انقلاب و برای عرضهء هنر معاصر آن زمان طراحی شده است همخوانی و هماهنگی داشه باشد.
معماری و باغسازی ایرانی- اسلامی که زمانی فضای مثالی بهشت را الگوی خود قرار داده بود-آنگونه که در همه هنرهای این مرز و بوم،این اصل جاری و ساری بوده است-در طلب اتوپیای تمدن جدید،بهشت خود را در قارهای آنسوتر در همین سیارهء خاکی به جستجو نشسته است."