خلاصه ماشینی:
"برای مثال،بر اساس تبیین قراردادی،سهامداران به واسطه مسئولیت محدودشان دارای یک تابع زیان نامتقارن بوده و این انگیزه را دارند که از طریق ارائه بیش از واقع سود و خالص داراییها، ثروت را از سوی وامدهندگان منتقل کنند (Roychowdhury and Watts,2006) نقاط مشترک بین این چهار تبیین نیز بیانگر آن است که ممکن است آنها تجلی یک تبیین باشند (Watts,2003a) .
چون هزینههای مورد انتظار دعاوی حقوقی ناشی از ارائه بیشتر از واقع نسبت به ارائه کمتر از واقع بیشتر است،مدیریتو حسابرسان نسبت به گزارش ارزشهای محافظهکارانه برای سود و خالص داراییها انگیزه بیشتری دارند (Watts,2003a) .
انگیزههای انتقال ثروت از اعتباردهندگان به سهامداران در قراردادهای استقراض،ارائه بیش از واقع عملکرد مالی شرکت به وسیله مدیران به منظور انتقال ثروت از سهامداران به خودشان و اجتناب از لغو قرارداد مدیریت قبل از خاتمه دوره تصدر از طرف سهامداران(تبیین قراردادی)،به تعویق انداختن شناسایی درامدها و تسریع در شناسایی هزینهها و زیانها به منظور کاهش ارزش فعلیمالیاتهای پرداختی(تبیین مالیات)،اجتناب از طرح دعاوی حقوقی علیه مدیران و حسابرسان به دلیل ارائه بیش از واقع سود و خالص داراییها(تبیین دعاوی حقوقی)،و هزینه بالای تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری در فرایند سیاسی که در پی زیانهای ناشی از ارزشگذاری بیشتر از واقع داراییها و گزارش بیشتر از واقع درامدها به جامعه تحمیل میشود،در مقایسه با سودهای صرف نظر شده به خاطر ارزشگذاری کمتر از واقع داراییها(تبیین قوانین و مقررات حسابداری)،جملگی از پیامدهای اقتصادی محافظهکاری است که به کارگیری آن در فرایند گزارشگری مالی را توجیه میکند."