چکیده:
کاربرد شیوه های گوناگون نقد ادبی نو، در متون ادب فارسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که این متون مجال مناسبی برای بررسی نظریه ها و یافتن راه های تازه در تفسیر زبان ادبی به دست می دهد. یکی از روش های نقد، استفاده از نشانه شناسی است. چارلز پیرس، که یکی از بنیانگذاران نشانه شناسی به شمار می رود، نشانه ها را به سه نوع تقسیم کرد: - نمادین: رابطه ی میان دال و مدلول قرار دادی است. - شمایلی: رابطه ی دال و مدلول بر اساس شباهت است. - نمایه ای: رابطه ی دال و مدلول علت و معلولی است. آثار مولانا با توجه به وسعت معنایی، ظرفیت بررسی از دیدگاههای گوناگون را دارد. کاربرد الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان مولانا، علاوه بر این که به تفهیم این نظریه و چگونگی استفاده از آن در متون مختلف کمک می کند، می تواند در تحلیل و تفسیر سخنان و اندیشه های این شاعر و عارف بزرگ مفید باشد.
خلاصه ماشینی:
بررسی الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان عرفانی مولانا دکتر سیدعلی اصغر میرباقری فرد* زهـره نجفی 1 دانشگاه اصفهان چکیده کاربرد شیوه های گوناگون نقد ادبی نو، در متون ادب فارسی کمتـر مورد توجه قرار گرفته است ، در حالی که این متون مجال مناسـبی بـرای بررسی نظریه ها و یافتن راه های تازه در تفسیر زبان ادبی به دست می دهد.
این پژوهش به بررسی الگوی پیرس در دلالت های ثانویه ی زبان مولانا، به عنـوان بخشی از یک مطالعه ی نشانه شناختی پرداخته وکوشش شـده اسـت ، نـشانه هـای زبـان مولانا بر این اساس تقسیم بندی گردد.
ولی مولانا تعابیری بسیار متفاوت با آنچه گفته شده نیز دارد: چو زلف خود رسن سازد زچه هاشان برانـدازد ج کشدشان در بر رحمت رهاندشان زحیرت ها (همان ، ۲۶) نیست ز نقش ما مگر نقش و نشان سایه های چون به خم دو زلف تست مسکن و جای نقش مـا (همان ، ۲۵) وقتی اصطلاحات و نمادواژه ها در زبان شاعر دلالت های تازه تری را آشکار سازد، نشان دهنده ی این موضوع است که زبـان شـاعر برگرفتـه از اندیـشه هـا و تجربـه هـای عرفانی وی است ، نه تقلید از شاعران دیگر.
(گیرو، ۴۲: ۱۳۸۳) کاربرد نشانه های شمایلی یا نمایـه ای کـه ویـژه ی شـاعر باشـد و تبـدیل بـه نمـاد نگردیده باشد، انگیختگی بیشتری دارد و زبان عارف را ادبی تر می سازد و از سوی دیگر می تواند نشانه ای از تجربیات ناب عرفانی باشد که شاعر برای بیان احساس خـویش در آن تجربه ی عرفانی چنین نشانه ای را ابداع کـرده اسـت .