چکیده:
کردهایم. مانی در اواخر حکومت پارتیان،در سرزمین بابل به دنیا آمد. هنگامی که دوازده ساه بود،فرشتهای بر او نازل شد و به او فرمان داد به تبلیغ دین خود بپردازد؛اما این کار را تا مدتها به تعویق بیندازد.او نخست پدر و اطرافیانش را به دین خود دعوت کرد ولی بعدها نتوانست در میان همشهریهای خویش توفیق چندانی به دست آورد.پس از چندی به سفرهای تبلیغی خود در حدود آسیای میانه دست زد.در همین سفرها بود که با آیین بودایی نیز آشنا گردید و بعدها دین جدید خود را با دینهای زردشتی،عیسوی و بودایی تلفیق کرد.پس از مدتی به ایران بازگشت و به دربار شاپور اول ساسانی بار یافت و در جایگاه پزشک،در شمار ملازمان شاه قرار گرفت.او در مدت پادشاهی شاپور،آزادانه به گسترش مانویت پرداخت.ولی چندی پس از مرگ شاپور،با مخالفتهای فراوانی روبهرو گردید و سرانجام با تحریک موبدان زردشتی،به دستور بهرام اول به قتل رسید. در قسمت تاریخی شاهنامه،روایت پیدایش مانی و آمدن او به دربار ساسانیان،تفاوتهای چشمگیری با پژوهشهای تاریخی دارد که در ا ین مقاله،وجوه تشابه و تمایز روایت فردوسی را با تحقیقات تاریخی بررسی
خلاصه ماشینی:
"به فرض آنکه مولفان شاهنامهی ابومنصوری(مأخذ فردوسی)تصور کرده باشند، مانی ایرانیتبار بوده و برای تبلیغ دین خود به چین رفته و از آنجا به ایران بازگشته است،باز هم این مطلب خالی از اشکال نخواهد بود؛زیرا«شاید وی دورتر از ولایت ساسانی،مکران و توران در جنوب شرقی ایران و بخشهایی از شمال غربی هند که در آن روزگار به پادشاهی کوشانی تعلق داشته و فرمانگزار شاهنشاهی ساسانی بودهاند،سفر نکرده باشد.
ندانی که برهان نباشد نگار ندارد کسی این سخن استوار؟ اگر اهرمن جفت یزدان بدی شب تیره چون روز رخشان بدی همه ساله بودی شب و روز راست به گردش فزوین نبودی نه کاست نگنجد جهان آفرین در گمان که او برترست از زمان و مکان سخنهای دیوانگان است و بس بدین بر نباشد ترا یار کس سخنها جزین نیز بسیار گفت که با دانش و مردمی بود جفت فرو ماند مانی ز گفتار اوی بپژمرد شاداب بازار اوی (فردوسی،6831:ج 6،533-633) در این سخنانی که کرتیر بر زبان میآورد و مانی را مجاب میسازد،دو نکته درخور توجه است:نخست آنکه در مصراع«کجا نور و ظلمت بدو اندر است«،به باورهای مانویان دربارهی دو اصل روشنی و تاریکی که در آفرینش دخالت دارند،نظر دارد؛زیرا«اساس دین مانی بر دو اصل،یعنی خیر و شر یا نور و ظلمت و سه دور یعنی ماضی و حال و استقبال مبتنی است."