خلاصه ماشینی:
"البته پس از فوت ادیب اول،و بویژه در این 30-40 سال اخیر،در حوزۀ علمیۀ مشهد،و دیگر نقاط خراسان،ادیب نیشابوری،عنوان مرحوم استاد بود،و ایشان به همین عنوان،بدون قید«ثانی»شناخته بودند.
اینها بود که استاد شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری،به تربیت و تعلیم گروها گروه،از نسلهای مختلف و طبقات متعدد طلاب علوم اسلامی-در طول زمانی 60 سال-توفیق یافت.
به خدمت ایشان رفتم،و در مدتی که به درس استاد میرفتم این کتابها را نزد ایشان خواندم، و در سر درس یادداشتهای بسیار برمیداشتم:شرح سیوطی،شرح نظام (-قسمتی از آن)،مغنی(-باب اول تا چهارم)،حاشیۀ ملا عبد الله،شرح مطول (-معانی،بیان و بدیع)،و عروض و قافیه.
این چگونگیها که یاد شد یعنی:انضباط ویژه،تشویق روحیۀ طلبه، عدم غیبت استاد،قلت تعطیلات،اعتماد و اعتقاد به آموختن،قناعت و مناعت طبع استاد،ایمان عجیب استاد به کار خود،اهمیت دادن بسزا به کار تحصیل علم و فراگیری،تسلط بر مطالب،خوبی شیوۀ تدریس،ایجاد شور و حرکت اصولی در طالبان علم،گسترده ساختن افق اطلاعات طلبه از راه نام بردن کتابها و...
در مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد،شمارهای که از آن یاد کردم،که به یادگار پنجاهمین سال درگذشت ادیب نیشابوری اول،انتشار یافته است،آقای دکتر غلامحسین یوسفی،مطلبی در مقدمه مرقوم داشتهاند،که نقل چند سطر آن مناسب است و مطابق است با حال این شرح حال نیز: امروز در برخورد با امور دانشگاهی و اصول تعلیم و تربیت، شیوۀ کسانی مانند ادیب نیشابوری،لااقل،از دو نظرگاه مهم میتواند پرتوی بر راه ما بیفکند:یکی علاقه و همتی خستگیناپذیر که وی در کسب معرفت و دانش داشت،شوق و اعتقادی که برتر و والاتر از هرگونه رغبتی است که حاصل تمتع از مزایای قانونی و مادی گواهینامهها و ابلاغهای کارگزینی باشد."