چکیده:
در این مقاله سعی شده است،براساس یافتهها و تجارب زیسته در حوزههای اداری،آموزشی و تربیتی و با توجه به نیازهای داوطلبان تحصیل در رشتهی علوم و معارف اسلامی،شرحی کلی دربارهی رشته علوم و معارف اسلامی ارائه شود.هدف،شناسایی رشته به کمک پیشینه،اصول بنیادین،موقعیت فعلی و ملزومات آن است تا هم مورد استفادهی علاقهمندان رشتهی علوم و معارف اسلامی باشد و هم سندی اجمالی برای شناسایی رشته.امید است که مورد استفادهی محققان،کارشناسان قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در عصر جدید و با شکلگیری نظام آموزشی نوین در ایران،به آموزش علوم و معارف اسلامی در دورههای گوناگون تحصیلی نیز به عنوان یک رشتهی تحصیلی هرچند ضعیف و کمرنگ و با اغراض و نیات متفاوت به توجه شد؛از آن جمله،مدرسهی عالی سپهسالار(مدرسهی عالی شهید مطهری کنونی)که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مدارس وابستهی خود دیپلم علوم و معارف دینی اعطا میکرد.
*سیاستها رشتهی علوم و معارف اسلامی با توجه به اهداف فوق و برای دستیابی به آنها در طول سالیان گذشته،سیاستهایی را در پیش گرفته است که عبارتاند از: الف)تشویق دانشآموزان مستعد به شرکت در این رشتهها با توجه به اهدافی که مطرح شد؛ ب)پذیرش دانشآموزان از میان خانوادههای مؤمن،معتقد و مستعد؛ ج)استفاده از استادان کارامد،متخصص و باتقوا؛ د)استفاده از فناوری و روشهای نوین آموزش؛ هـ)تقویت تعامل مفید و سازنده با اولیای دانشآموزان؛ و)گنجاندن دروس حوزوی متناسب با رشته،همراه با دروس علوم انسانی؛ ز)پشتیبانی از دانشآموزان برای شرکت در دورههای بالاتر حوزه و دانشگاه.
با وجود تلاش محققان و کارشناسان«دفتر تألیف کتب درسی آموزشی و پرورشی»و نیز دستاندرکاران خارج از وزارت آموزش و پرورش برای نگارش کتابهای تخصصی آن در این مدت به نظر میرسد،دو عامل مانع از انجام این امر مهم و اساسی شده است،یکی جمعیت کوچک دانشآموزی رشته در مقابل سایر رشتههای نظری که موجب میشود انگیزهی کافی حاصل نشود و دیگری،بالا بودن سطح مورد توقع کتابهای تخصصی این رشته از نظر علمی که کار را مشکلتر از سایر رشتهها میکند.
زیرا در این مدارس تکرشتهای،توجه بسیار زیادی به رشد تربیتی و اخلاقی-البته بهطور ایدهآل و نه افراطی-و رشد علمی دانشآموزان میشود و این موضوع باعث شده است جایگاه چنین مدارسی در مناطق شهری خود نسبت به دیگر مدارس،در سطح ممتاز و یا حد اقل قابل قبولی قرار گیرد."