چکیده:
این مقاله تلاش میکند بیانهای را در مورد جامعهشناسیای بسط و گسترش دهد که توجه آن به تحرکهای (mobilities)متعدد مردم و ابژهها و تصاویر و اطلاعات و زوائد (wastes) است؛ همچنین درباره وابستگیهای متقابل میان چنین تحرکهای متعدد و پیامدهای اجتماعی آنها. شماری از مفاهیم کلیدی مناسب برای چنین جامعهشناسیای شرح داده میشود: «شکاربانی» (gamekeeping)و شبکهها (networks)و سیالات (fluids)و محورها (scapes)و جریانها (flows)و پیچیدگی (complexity)و تکرار (iteration) . مقاله با این پیشنهاد پایان میپذیرد که «جامعه مدنی جهانی» همزمان با ورود ما به قرن بیست و یکم میتواند مقوم بنیانی اجتماعی باشد برای جامعهشناسی تحرکها.
در لحظه حاضر تاریخ، شبکه روابط اجتماعی بر سراسر جهان گسترش یافته است، بدون هیچگونه راهحل مطلق برای استمرار آن. این امر موجب ظهور مشکل... تعریف معنای مورد نظر از اصطلاح «جامعه» میشود ... اگر بگوییم موضوع ما مطالعه و مقایسه جوامع انسانی است، میبایست قادر باشیم بگوییم که آن واحدهایی که ما با آنها سروکار داریم چیستند.
خود چندان چیز مهمی نیست، ولی هیچ خودی جزیره نیست؛ هر خودی در بافتی از روابط وجود دارد که اینک از هر زمان دیگری پیچیدهتر و متحرکتر است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین این جامعهشناسی مبتنی است بر پذیرش و گسترش تقسیم کار بدیهی انگاشته شده آکادمیک که خود از تعیین جایگاه دورکیمی امر اجتماعی نشأت میگیرد، جایگاهی که میبایست مستقلا مورد تحقیق قرار گیرد و تبیین شود (دورکیم، 1952 [ 1897 ] ).
اما چنان دیالکتیکی فقط زمانی موجه است که منظور ما از جامعه چیزی پیشپا افتاده باشد یعنی کنش متقابل اجتماعی ناب که از شبکههای روابط ظریف با دنیای غیر انسانی منتزع شده است.
در بخش بعدی این مسأله را بررسی خواهم کرد که آیا برداشتها از «پیچیدگی» میتواند چنان پیوندهای متداخل متحرک غیر انسانی را توضیح دهد ــ آیا پیچیدگی مبنای معرفت «پسا اجتماعی» است؟تحرکات پیچیدهسرشت «پیچیده» سیستمهای فیزیکی و اجتماعی بدان معناست که آنها را شمار بسیار وسیعی از عناصری که از حیث اطلاعاتی و فیزیکی در برههای از زمان با یکدیگر تلاقی میکنند مشخص میسازند و حاصل آن مدارهای بازخوردی (feedback loops)مثبت و منفی است (نگاه کنید به بایرن، 1998؛ سیلرز، 1998؛ والرشتاین، 1998؛ تریفت، 1999، درباره کاربردهای نظریه آشوب / پیچیدگی در علوم اجتماعی اخیر).
مثالهایی که ذکر خواهد شد آخرین مثالهایی هستند از اینکه چگونه میلیونها کنشی که متکی بر دانش محلی هستند میتوانند از طریق تکرار در سطح جهانی نوظهور به نتایج پیشبینیناپذیر و غیر خطی منجر شوند (درباره هر یک از این مسائل نگاه کنید به اری، 2000: فصل 2 ).
البته اشکالی از کنترل جهانی وجود دارد که به وجود آمده است تا این اشکال عدم تعادل را کاهش دهد، اما آنها اغلب متکی بر حکومتهای ملی هستند که درون زمینههای محلی خاصی عمل میکنند.
1998 Complexity Theory and the Social sciences, London: Routledge."