چکیده:
نوشتار حاضر به بررسی مصاحبه های امام خمینی (قدس سره) با خبرنگاران و رسانه های خارجی در سال 1357 می پردازد که در نجف، نوفل لوشاتو و قم انجام گرفته است. با توجه به طرح تفسیرهای متفاوت و شبهاتی که ممکن است درباره این مصاحبه ها انجام گرفته باشد، نویسنده تلاش کرده تا با ارایه مستندات و تحلیل های لازم، اثبات کند که این پاسخ ها نه تنها نشانه تعارض در سیره نظری و عملی امام در طرح حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت مطلقه فقیه نیست بلکه حاکی از درایت و هوشمندی سیاسی امام راحل است که در عین صداقت و روشنگری و درایتی داهیانه بیان شده و همگان را با رعایت وحدت کلمه و دوری از طرح موضوعات مناقشه بر انگیز، به سوی هدف واحد سرنگونی نظام پهلوی بسیج کرده است.
The current study investigates Imam Khomeini’s interview with foreign media and correspondents in 1979 performed in Najaf, Nofel Lo Shato and Qom. Regarding different interpretations of these interviews and questions that they may have arisen, theauthor, offering documents and necessary analysis, has tried to prove that not only these answers are not contrary to his theoretic and practical method of an Islamic state based on Welayate-Faqih, but it also indicates his prudence and political intelligence. Whileexpressed honestly, his answers in these interviews have mobilized everyone to topple Shah’s regime, focusing on unity and avoiding controversial issues.
خلاصه ماشینی:
درتوضیح بیشتر باید گفت که امام خمینی قدس سره در مدت اقامت خود در نجف اشرف ونوفل لوشاتو و قم،مجموعا در بیش از یکصد و بیست مصاحبه با خبرنگاران و روزنامهنگارانخارجی مشارکت جسته و به پرسشهای آنها در مورد انقلاب اسلامی و مسایل مربوطبه آن،پاسخ،دادهاند؛پنج مورد از این پرسش و پاسخها در قم و مابقی در خارج از ایران انجامشده است و اصلیترین سؤالهای آن مربوط به ماهیت حکومت اسلامی و نقش امام درحکومت آینده است؛ضمن آنکه خبرنگاران با ولع و کنجکاوی شدیدی سعی کردهاند تا ازاین پدیدۀ مهم و رویداد سیاسی جدید در عرصه جهانی اطلاع حاصل کنند.
نگارنده براساس سؤالپیش گفته،فرضیه پژوهش حاضر را بدین صورت مطرح ساخته است که:«به نظر میرسدپاسخهای امام راحل به خبرنگاران خارجی حرف جدیدی در سیره نظری امام خمینی قدس سرهنیست و ایشان قبل و بعد از انقلاب اسلامی به آنها قائل بودهاند؛بنابراین چنین سخنانینه تنها و به هیچ وجه منافاتی با ثبات و تداوم سیره نظری و عملی و رهبری ده ساله ایشانبعد از انقلاب اسلامی و طرح حکومت اسلامی برپایه نظریه ولایت مطلقه فقیه ندارد،بلکه به تأثیرپذیری از اصل شیعی تقیه،از نمادهای رهبری درایت آمیز ایشان و از رموزپیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 بوده است».
میتوان گفت که رعایت تقیه مدارایی و حفظ وحدت و ائتلاف عمومی در جهت سرنگونیپهلوی از جمله عوامل دیگری بوده است که امام خمینی قدس سره در بیان جایگاه رهبری ومنزلت و اختیارات آن در مصاحبه با خبرنگاران خارجی از تفصیل لازم و کامل،خودداریورزیده و به بیانی اجمالی و مختصر در این زمینه بسنده کردهاند.