چکیده:
جنگ جمل،واقعه مهمی در تاریخ صدر اسلام به شمار میآید که آثار و نتایج مختلفی در پی داشت. یکی از مهمترین پیامدهای آن انشقاق مذهبی در جامعه اسلامی برای نخستین بار بود؛بهاینترتیب که جامعه اسلامی به سه گروه شیعه علوی،شیعه عثمانیه و قاعدین تقسیم شد.هر کدام از این گروهها برای توجیه عملکرد خویش به مباحث کلامی رو آوردند و اولین جرقههای مجادله کلامی از این زمان شروع شد. از طرفی یکی از ویژگیهای جهان اسلام بین قرن سوم تا پنجم،مجادله و مباحث کلامی بین مسلمانان است که از این مناقشات میتوان به جدال افراد و گروههای اسلامی و اظهار نظر درباره«شرکتکنندگان» و«کشته شدگان»در جنگ جمل اشاره کرد.به همین دلیل،افراد و گروههای اسلامی درباره این موضوع به اظهار نظر پرداختهاند.به رغم اختلاف نظر گروههای اسلامی در مورد جنگ جمل،اصحاب جمل را به دلیل شورش علیه حکومت اسلامی«باغی»و خلیفه مسلمانان را«بر حق»میدانند.اما در مورد سرنوشت سران شورشی،اختلاف آرا وجود دارد.تحقیق حاضر سعی دارد ضمن بازگو کردن دیدگاههای افراد و گروههای اسلامی در مورد این حادثه،علت تفاوتها و اختلاف آرای مورخان و متکلمان را ریشه یابی و بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"علی علیه السلام به عنوان حاکم اسلامی غیر از داشتن چنین امتیازی،از نظر شیعه برای مبارزه با مخالفان داخلی خود از امتیاز و پشتوانه قوی معنوی دیگری نیز برخوردار بود و آن اینکه پیامبر صلی الله علیه و اله به ایشان بشارت مبارزه با سه گروه باغی(ناکثین،قاسطین و مارقین)را داده بود.
2 صرف نظر از اینکه راویان چنین احادیثی اهل سنت هستند و امکان دخل و تصرف در آن وجود دارد،لازم است یادآور شد که با بررسی سیره علی علیه السلام و نیز شاگردان مکتب او به خوبی میتوان دریافت که علی علیه السلام و صحابه خاص ایشان،واقعا دیدگاه و نگرش احترامآمیزی به عایشه به عنوان همسر رسول الله صلی الله علیه و اله داشتند،از جمله-همانطور که نوشته شد- امیر المؤمنین علیه السلام به رغم نقش اساسی عایشه در جنگ جمل،بعد از پیروزی در نبرد،به او تکریم کرد و او را هنگام عزیمت به حجاز بدرقه نمود.
اما سؤالی که درباره دیدگاههای معتزله مطرح شد،اینجانیز صدق میکند؛چگونه گروهی از مردم سادهاندیش که تحت تأثیر و تحریک«ام المؤمنین»و نیز دو صحابه پیامبر صلی الله علیه و اله(طلحه و زبیر)وارد معرکه جنگ شده و در راه اهداف آنان تا پای جان جنگیدند، مستوجب عقاب الهی باشند،اما عاملان اصلی جنگ صرفا به دلیل اینکه در مقطعی از عمرشان،اعمال نیک و خوب انجام داده،بری از گناه باشند!؟بعید به نظر میرسد که اعمال خوب انسانها در یک مقطع از زندگی،تضمینی برای کل عملکرد افراد در آخرت باشد، چون طبق فرموده خداوند:«ذرهای از اعمال انسانها،چه نیک و چه شر،در طول عمرشان محاسبه خواهد شد»."