خلاصه ماشینی:
"مثلا لوسین فروید از دنیای دیگری حرف میزند اما اینجا روان قضیه هست و حکمت چیز دیگری میگوید و مسالهای را مطرح میکند که باید پاسخاش را پیدا کنی و پاسخ این مساله اول درونی میشود بعد بیرونی.
آیا این کارها بازخوانی گذشته است؟ مثل دهلیزی است که در چند قدمیات بوده اما فرصت نکردی از میاناش عبور کنی.
اینکه گفتم کارهایی که انجام دادهام خیلی شخصی است به این معنا نیست که فقط من بفهمم،به این معنا است که تجربههای شخصیای که پیدا کردهای بهعنوان یک نقطه قوت برای یک سلسله کار محفوظ کرده بودی منتها نمیتوانستی پیدایش کنی؛ناگهان بر اثر یک اتفاق پیدایش میکنی و میبینی چقدر حقیقی هستند.
در این مجموعه دلیل ساده بودنشان این است که دارم به درون این آدم توجه میکنم و شاید بیننده پرسش کند چرا آنقدر خلاصه شدهاند؟آیا فرمالیزم میتواند خیلی قوی باشد که من را به اینجا برساند یا دلایل قویتری دارد؟ دلیل حذف شدنش چیست؟این اتفاق به مرور زمان رخ داده است؟چرا که در کارهای قبلی جزییات،اهمیت دارند.
شما در این نمایشگاه آخر نگاهی به خط ایرانی دارید اما جنس خط انگار بازنگری دارد در دورانی که واقعی کار میکردید...
ساختار نقاشی را به آن سمت بردهاید که از آن بار ادبی که زمانی نقاشی ایرانی تحملش کرد جدا شود؟ بله سعی کردهام به مدیوم نقاشی نزدیکتر شوم حتی تا این حد که جدا شده از هم و جاهایی نمیتوانم ببینم اما میتوانم بکشم.
یکسری از فرمها بیرون بوم نقاشی جوابگو هست اما وقتی قرار است مجمسه شود دیگر جواب نمیدهد."