خلاصه ماشینی:
"هنگامی که به آثار کندریک توجه میکنیم گاهی این نظریه مطرح میشود که هنر وی،هنری سنتی و تا حدی قراردادی میباشد در حالی که به جای لفظ فرمال یا قراردادی به قول خودش میتوان لفظ فیلسوفانه را در مورد توصیف اثرش به کار برد چون فرمهایی که وی خلق میکند فرمهای انتزاعی هستند که به نوعی تصویری ذهنی برای بیننده ایجاد میکنند و این در حالی است که هنرمندان معاصر فرمهای قراردادی را رها کردهاند و مجسمههایی خلق میکنند که تا حدی مبهم هستند و روند کاری و فکری هنرمند در اثرش مشخص نیست.
در مورد چنین اثری که بسیار بزرگ است توجه به مرزهای مجسمه و اطراف آن بسیار کم میشود و برای جبران این مشکل، کندریک یک سری چوبهای نازک و یک شکل را در شیارها قرار داده تا بتواند در برابر رنگ مشکی و حجم بزرگ کار،نوعی حس روشنایی و شفافیت ایجاد کند."