چکیده:
بیشتر مطالعاتی که در زمینههای گوناگون فرهنگ،تاریخ،زبان،دین،اقتصاد و سیاست ایران انجام میشود،همگان را با جنبههای گوناگون تمدن ایرانی آشنا میسازد.ویژگیهای تمدن ایرانی،ناشی از تاریخ خاص ایران است؛سرزمینی که در دوران طولانی تاریخ خود،از یک سو در معرض نفوذ فرهنگهای مختلف دور و نزدیک بوده و از سوی دیگر،توانسته است بدون آن که مقهور این فرهنگها شود؛با گزینش و ادغام آنها در فرهنگ خود، ترکیبی منحصر به فرد بسازد.از این رو با وجود گسستهای سیاسی بزرگ تاریخ ایران،تمدن این سرزمین اهورایی هیچگاه دچار ناپیوستگی بنیادی نشده است. تمدن و فرهنگ ایرانی باستانی در تکوین هویت ایران اسلامی نقش مهمی داشته و میراث اسلامی ایران هم جزو جداناشدنی هر ترکیب تمدنی جدیدی است که در این سرزمین به منصهی ظهور رسیده است.ایرانیان در طلب و کسب معارف اقوام دیگر و اقتباس از آنها همیشه نقشی فعال داشتهاند،حتی در زمانی که هیچ فشار خارجی،ایرانیان را به این کار وادار نمیکرده است.بنابراین به جرأت میتوان گفت که تکوین و شکلگیری تمدن ایران،مرهون گفتگوی میان تمدنها بوده است.این مقاله بر آن است تا با اشاراتی موجز به برخی نکتههای کلیدی تاریخ تمدن و فرهنگ ایران-به ویژه در دوران گذر از عصری باستانی به عهدی اسلامی-پیوستگی و نیرومندی فرهنگ زاینده و پر بار ایران زمین را به اثبات دوباره برساند.
خلاصه ماشینی:
"یک نکته جالب آن که سیطرهی معنوی اسلام گسستی محسوس بین گذشته و آینده ایجاد کرد و چنان ملت ایران را به موازین معنوی اسلام دل بسته ساخت؛که حتی شماری از مردم از پیشینهی تاریخی خود انتقاد کردند؛از جمله امام محمد غزالی در«کیمیای سعادت» در لزوم تلاش برای محو شعایر کهن ایران به عنوان میراث گبران!سفارشها کرد و یا حار الله زمخشری از داشتن تعصب عربی در خود اظهار افتخار کرد(برخی بررسیها درباره جنبشهای اجتماعی ایران،ص 62) با این حال،رفتار نادرست حکام عرب باعث گردید تا نوعی مقاومت معنوی علیه اعراب و حاکمیت نوین شکل گیرد که ضمن آن تفکرات شعوبی و بازگشت به میراث کهن ایران مدنظر قوم مغلوب قرار گرفت؛از جمله نفوذ ایرانیان موجب شد تا خلافت عباسی احیا شود.
اگر صرفا اسلام عامل عقب ماندگی ایران بود،نمیبایست ایرانیان به شکوفایی علمی سدههای دوم تا ششم دست مییازیدند؛ حتی اگر حملههای قبایل بیابانگرد را عامل اصلی واپسماندگی ایران تلقی کنیم،پس چرا بعد از سدهی معاصر که دیگر چنان یورشهای گسترده و دهشتناکی تکرار نشد، پیشرفتی برای ایران حاصل نشد و در عوض غرب با یک جهش به تحول و تمدنی بزرگ دست یافت؟(چرا غرب پیش رفت و ایران عقب ماند؟ص 933 و 263) نتیجه بدینگونه ایرانیان در گام نخست با تأسیس حکومتی ملی(ساسانی)و تلاش برای رسیدن به وحدت عمومی،زبانی واحد،دینی واحد،فرهنگی واحد و اقتصادی واحد را به وجود آوردند و در گام بعدی با پذیرش ایدههای عقلانی(در پی ارتباط با عالم اسلامی) وارد مرحلهی تعقل و خردورزی شدند و به رنسانسی شگفتآور دست زدند،بنابراین اولین فرهنگی که از خارج،فرهنگ عربی را از صورت بدوی به شکل فرهنگ و ادبیات منسجم و فراگیر درآورد و با دیگر فرهنگها پیوند داد،فرهنگ ایرانی بود."