چکیده:
یکی از جنبههای مهم حکومت غزنویان به ویژه در دورهی نخست،سیاست مذهبی آنان بود که در ساختار حکومتی آنان تأثیر گذاشت و به آن جهت داد.به نظر میرسد که دورهی نخست غزنوی،آغاز تکوین بهرهگیری از مذهب در جهت گیریهای سیاسی و حکومتی است که در دورههای بعدی یعنی سلجوقی و خوارزمشاهی و حتی مغول و تیموریان و به خصوص صفویان به اوج میرسد. غزنویان با ملتزم نشان دادن ظاهری خود به مذهب سنت حنفی و سپس شافعی که محمود آن دو را مذهب نیک میدانست؛به اهداف دوگانهای دست یافتند.از یک سو با سرکوب جریانهای مخالف داخلی با عنوان بد مذهبان،سیطرهی خویش را در درون امپراتوری غزنوی حفظ کردند و از سویی دیگر به تنظیم مناسبات گرم و نزدیک خود با خلافت عباسی مبادرت ورزیدند و مشروعیت دینی و سیاسی خود را ازمقام معنوی و دینی خلیفهی عباسی کسب کردند.ظاهرا غزنویان به عنوان آغازگران روشی در تاریخ ایران بعد از اسلام به شمار میآیند که پیوند نزدیک و عمیقی بین دین و دولت برقرار ساختند و از مذهب به عنوان دستاویزی بر دستیابی به اهداف سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی سود بردند.
خلاصه ماشینی:
"نظام الملک از قول محمود مینویسد:«چون این حال مرا به درستی معلوم گشت این مهم را بر غزوات هند اختیار کردم و روی به عراق آوردم و لشکر ترک را که همه مسلمانان پاکیزهاند و حنفی بر دیلمان و زنادقه و باطنی گماشتم تا تخم ایشان بگستم بعضی به شمشیر ایشان کشته شدند و بعضی گرفتار بند و زندان گشتند و بعضی در جهان آواره شدند و شغل و عمل همهی خواجگان و متصرفان خراسان را فرمودم که ایشان یا حنفی یا شافعی پاکیزه باشند و این هر دو طایفه دشمن رافضی و خارجی و باطنی باشند و موافق ترکاند و نگذاشتم که یک دبیر عراقی قلم بر کاغذ نهد و از آنچه دانستم که دبیران عراق بیشتر از ایشان باشند و کار بر ترکان شوریده دارند تا به اندک روزگار بدین تدبیر عراق را از بدمذهبان صافی کردم»(سیاستنامه،88) بنابراین عبارات خواجه در سیاستنامه ضمن آن که تعصب دینی سلاجقه و نظام الملک را بر مذهب شافعی و خصومت آنها را با شیعه نشان میدهد،بیانگر آن است که دین پاکیزه در نزد محمود حنفی و در نزد خواجه حنفی و شافعیاند و برخورداری از چنین نظر گاهی در طرز سلوک خصمانه با سایر مذاهب تأثیری مستقیم و آشکار دارد.
(لینپول،طبقات سلاطین اسلام،752) دوران مسعود غزنوی دورهی حکومت محمد پسر محمود که به دو دورهی قبل از مسعود و بعد از قتل مسعود تقسیم میشود و هر دو دوره کوتاهمدت بوده و چندان شایسته توجه نیست اما دورهی حکومت مسعود در واقع ادامهی سیاست مذهبی پدرش محمود بوده است وی نیز حمایت از مذهب سنت و مبارزه با قرمطیان و همچنین جلب پشتیبانی خلیفهی عباسی را وسیلهای برای بقای حکومت خود قرار داد.
(گردیزی 7-69؛منشی کرمانی 44؛عقیلی 851) نتیجه غزنویان نخستین حکومت در تاریخ ایران بعد از اسلام هستند که بین دین و دولت و حکومت رابطهی عمیقی برقرار کردند و از مذهب به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف سیاسی و حکومتی و حتی منافع اقتصادی و اجتماعی بهره گرفتند."