چکیده:
از مسایل مورد بحث در ارتباط با تأثیر قصد متعاقدین در عقود حکم فقهی ازدواج موقتی است که در صیغه عقد،مدت زمان مشخص برای آن ذکر نشده باشد که در این باره سه نظریه ارائه شده است. مشهور فقهاء امامیه حکم به دگرگونی اینگونه ازدواج به ازدواج دائم کردهاند و جمعی از متأخران اصل عقد ازدواج را باطل دانستهاند و نظریهی سوم قول به تفصیل است بین موردی که عدم ذکر مدت زمان مشخص از روی فراموشی باشد که حکم به بطلان عقد شده و جایی که این عدم ذکر تعمدا صورت پذیرفته باشد که حکم به انعقاد ازدواج دائم گردیده است. ما در این نوشتار پس از طرح سه نظریه و توضیح ادلهی ارائه شده برای هریک،به نقد و تحلیل این نظریات پرداخته و به این نتیجه رسیدهایم که نظریهی مشهور فقهای امامیه که بدون لحاظ قصد متعاقدین حکم به دگرگونی اینگونه ازدواج موقت به ازدواج دائم دادهاند از مستند قابل دفاعی برخوردار نیست و حکم به بطلان چنین عقدی قویتر به نظر میرسد و نظریهی تفصیلی ارائه شده هم با رعایت مقصود متعاقدین قابل توجیه میباشد.
خلاصه ماشینی:
"چنانکه پیش از این آمد،مرحوم صاحب حدائق و نیز مرحوم صاحب جواهر علاوه بر استناد به این روایتها برای اثبات نظریه دگرگونی نکاح متعه به نکاح دائم در صورت عدم ذکر مدت زمان مشخص در صیغهی عقد،مطالب دیگری را هم در دفاع از این نظریه بیان فرمودهاند که آنها را شرح دادیم و اینک به بررسی و نقد آن مطالب میپردازیم: اینکه فرمودهاند:ما تأثیر قصد را در عقد منع کرده و قبول نداریم،در پاسخ عرض میکنیم آیا نظر شما این است که قصد به هیچ وجه اثری در عقد ندارد و به صرف صدور برخی الفاظ از انسان هرچند این الفاظ از روی قصد هم صادر نشود،عقد محقق میگردد؟قطعا مقصود این بزرگواران چنین مطلبی نیست،زیرا تمامی فقها،عقد و معامله انسان هازل و خواب را غیرمعتبر و باطل میدانند و بلکه اصلا حکم به انعقاد عقدی نمیکنند تا نوبت به حکم به صحت یا فساد آن برسد،زیرا هیچکس در صورتی که انسانی در حالت خواب صیغه عقدی را بر زبان جاری کند."