چکیده:
تاریخ نگاران همواره از گذشته های پر نام و آوازه امپراتوری اسلامی، سیطره تمدن مسلمین، و شهرت دانشمندان مسلمان سخن رانده اند! آفریدن یک تمدن جدید علمی متعالی و جهانگیر، در مدتی کمتراز دو قرن، چیزی است که تنها می توان از آن یاد کرد، اما نمی توان حق آن را چنان که شایسته است بجای آورد. به عقیده ارباب صلاحیت، قدرت خلاقه این نهضت، از تمام جنبشهای دیگر، از قرون وسطی تا قرن سیزدهم بیشتر بوده است. در نتیجه جد و جهد مسلمانان آن روزگار، زبان عربی، نه فقط زبان قرآن و وسیله بیان احکام دینی، بلکه زبان بین المللی علمی و گردونه ترقی بشر گردید آن چنان که از اواسط قرن دوم تا اواخر قرن پنجم تنها کلید گنجینه علوم زمان، دانستن زبان عربی بود. اما دیری نپایید که آن شمع فرو مرد، آن برتری رو به افول نهاد و گرمی بازار تمدن و فرهنگ مسلمانان به سردی گرایید. براستی سبب آن سروری و ارجمندی و آنگاه این خمود و وارفتگی و سکوت چه بود؟ چه سبب داشت که تمدن اسلامی چون گمشده ای ناپیدا و بی نشان ماند و به یادها و خاطره ها پیوست؟
تحقیق حاضر ضمن پاسخ دادن به سوالات فوق، دیدگاه های دانشمندان و صاحبنظران را در این خصوص واکاوی نموده است.
خلاصه ماشینی:
":تشویق و تکریم دانشمندان بدیهی است ستایش علم،ستایش عالم نیز به شمار میآید،ازاینرو یکی دیگر ازعوامل مهم ایجاد تمدن اسلامی،تلاش برای ایجاد ارتباط با سایر دانشمندان و تشویق وتکریم آنان از سوی امیران،وزیران و خلفای سرزمینهای اسلامی بود آنچنانکهدانشمندان اهل کتاب نیز از این قاعده مستثنی نبودند و تفاوتی بین آنان و دانشمندانمسلمان وجود نداشت.
کتۀ اصلی: آنچه که گفته شد شرح و بسط اسرار انحطاط مسلمانان از منظر جامعشناسان است،اما بزرگترین و اساسی ترین علت شکست تمدن مسلمانان و عدم دسترسی جامعۀ آنان بهسعادت گسترده و فراگیر،این بود که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)فریب هوای نفس وخواستههای درون خود را خوردند،پیرو کسانی شدند که اطلاع درستی از دین و آیینپیامبر نداشتند،به هنگام رویارویی حق با صرفه و صلاح مادی مردم،آن مصلحت را بر میگزیدند و به تبع از اندیشههای کوتاه خود،جامعۀ اسلامی را از مسیر درست دور میساختند.
«شما را به ترس از خدا سفارش میکنم،به دنیا پرستی روی نیاورید گرچه به سراغشما آید،و بر آنچه از دنیا از دست میدهید اندوهناک مباشید،حق را بگویید و برایپاداش الهی عمل کنید و دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید شما و تمام فرزندان وخاندانم و کسانی را که این وصیت به آنها میرسد به ترس از خدا و نظم در امور زندگیو ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم،زیرا من از جد شما پیامبر شنیدم که میفرمود:اصلاح کردن بین مردم از نماز و روزۀ یک سال برتر است."