خلاصه ماشینی:
"شیعه و مرجئهگری: در آنوقت،این آسیب اختصاص به جناحی از اهل تسنن که آنها را مرجئه میگفتند،داشت ولی امروز اگر نگاه کنید میبینید همان دنیای تشیع که در آن زمان در پرتو تعلیمات ائمه خودش،صددرصد با این فکر مرجئه مخالف بود خودش الان فکر مرجئه را پیدا کرده است یعنی در میان تعلیماتی که ما از پیش خودمان بخودمان میدهیم،عمل را تحقیر میکنیم.
ما در عصر ائمه هم میبینیم که اینفکر میخواسته در میان شیعیان رواج پیدا کند و ائمهء ما چقدر با آن مبارزه کردند،دو داستان در این زمینه برای شما نقل میکنم،یکی اینست: در زمانیکه حضرت رضا علیه السلام در مرو بودند،همانوقتی که مامون حضرت را احضار کرده بود و میخواست ولایتعهدی را به ایشان واگذارد و حضرت نمیپذیرفتند و بالاخره بالاجبار یک قبول ظاهری کردند که هرکس دقت میکرد،میفهمید که در واقع قبول نکردهاند و مثل یک آدم معترض بودند و اصلا در هیچکاری تصرف نمیکردند،جلسهای بود که افراد زیادی حاضر بودند و حضرت صحبت میکردند.
فرمود«وشاء»در کوفه مردم این آیهء قرآن که راجع بنوح(ع)و پسرش است را چگونه میخوانند؟آنجا که نوح به خدا خطاب میکند: رب ابنی من اهلی فان وعدک الحق، بعد دنبالش خدا چه خطاب کرد؟ «وشاء»فهمید،گفت آقا بعضی در کوفه پیدا شدهاند که میگویند آیه را اینجور باید خواند انه لیس من اهلک،انه عمل غیر صالح(با تخفیف لام) یعنی وقتیکه نوح بخدا عرض کرد خدایا پسرم جزء خاندان من است،او را ببخش(دلش به حال پسرش سوخت."