چکیده:
حجاب یکی از مسایل اصلی مشترک بین ادیان الاهی است. تمایل به پوشیده ماندن در یهود، مسیحیت و اسلام امری درونی است و عفاف و خویشتن داری فضیلت اخلاقی شمرده می شود. از این رو پاکی نگاه و حفظ حریم زن و مرد، راهکار گسترش فرهنگ عفاف است. طرح مسئله پوشش در آیین یهود و مسیحیت موجود، با ابهام و اجمال همراه است، اما اسلام این حکم ادیان گذشته را با بیانی روشن، اصلاح و تکمیل کرده است.
تاکید بر چادر و برقع به عنوان ارکان اخلاقی یهود و مسیحیت در پوشش و توجه به خانه نشینی زنان، نمونه هایی از مواضع سخت این دو آیین است، اما اسلام این موضوع را، به دور از افراط و تفریط به گونه ای طراحی کرده است که در جهت فعال سازی جامعه زنان، موثر و مفید باشد.
خلاصه ماشینی:
"(رساله اول پولس به قرنتیان:باب 11،فقره 16-3) در جای دیگر از همین رساله میخوانیم: حال نظر خودتان در این باره چیست؟آیا درست است که یک زن در جمع بدونپوشش سر دعا کند؟(همان:باب 1،فقره 15-11) از این بیانات نباید نتیجه گرفت که دین مسیحیت،پوشش سر را فقط هنگام دعالازم شمرده است،بلکه سیره عملی زنان مسیحی نشان میدهد که آنان تا حدودرنسانس به حجاب پایبند بودند.
قرآن بحث دعا را چندگونه مطرح میکند که عبارتند از:ارزشدعا،تشویق به دعا کردن،نحوه پذیرش دعا و انواع خواستههایانسان،تفسیر عرفانی این آیات بر این مبناست که کمال انسان دردعا این است که نفس گفتوگو و خواستن از او را لذتبخش بداندو آنچه را از خدا میخواهد،تابع لذت گفتوگو باشد.
در این دیدگاه،عقل میپذیرد کهدعا کار بیهودهای نیست و گفتههای انسان در دعا و مناجات بخشی از نظام علت و معلول است،بنابراین ممکن است دعاهای ما که بهطور عمده تحتتأثیرپیشفرضهای ذهنی ما هستند،در تحقق و عدمتحقق پدیدهای مؤثر باشند؛اماهمانگونه که«اثبات وجود خدا از نظر عقل»در برهان عقلی،فقط ثابت میکند کهخدایی هست،اما روح انسان را قانع نمیکند و جلوه و زیبایی و تحرکآفرینی ندارد.
دقت در نکات هشتگانه روایت امام علی علیه السلام نشان میدهد که تحقق آن امور،انسان را به این درجه خواهد رساند؛یعنی همین که انسان میخواهد با رعایت این نکات،زمینه استجابت خواسته خود را فراهم کند،به مقامی رسیده است که از گفتوگوی با خدااحساس لذت بیشتری دارد."