خلاصه ماشینی:
"برای اخلاقی بودن مهندس موسوی محک و سنجهای بهتر از این که وی،با آنکه میداند که یکی از کارآمدترین و در دسترسترین وسایل برای جلب و جذب آراء مردم دادن وعدههای شیرین و دلفریب است،خود را عالما و عامدا از این ابزار محروم میکند؟برای اثبات صداقت وی همین کافی نیست که،چون،از سویی،عمل به وعدههای انتخاباتی را وظیفهای اخلاقی خود میداند و،از سوی دیگر،یقین دارد که به اکثر آن وعدههای شیرین و دلفریب نمیتوان عمل کرد،وعده دادنهای خود را به حد اقل رسانده است؟آیا کاری آسانتر از دادن وعدههای انتخاباتی شیرین به زنان،جوانان،دانشجویان،دگراندیشان،فقرا و محرومان،اقلیتهای دینی و مذهبی،و اقوام ایرانی و کاری دشوارتر از عمل به آن وعدهها هست؟کسی که صادقانه عزم جزم کرده باشد که به وعدههایی که در موسم انتخابات،به هموطنان خود میدهد عمل کند،آیا،در وضع و حال کنونی،چارهای جز کم وعده دادن دارد؟ چنین شخصیت اخلاقیای است که رئیس جمهور شدنش،شرط لازم،و البته نه کافی اخلاقی شدن نهاد سیاست است و همان کسی است که میتواند،به مدد تدبیر و حسن مدیریت خود،بیاعتمادی ملت به دولت را به حد اقل ممکن برساند."