چکیده:
طی این بررسی، در مجموع 29 محوطه دارای آثار اشکانی شناسایی شد. با تحلیل داده های جمع آوری شده، الگوهای استقراری محوطه ها بر اساس شاخصهای محیطی شامل ارتفاع، درجه شیب، منابع آب، پوسته زمین، پوشش گیاهی، قابلیت های کاربری اراضی و مشخصات محوطه ها شامل وسعت، دوره بندی (گاهنگاری)، پراکندگی و تراکم آنها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش آماری تحلیل خوشه ای در پنج خوشه الف، ب، ج، د و هـتعیین گردید. بر اساس داده های محیطی، تغییر شیب در دامنه ها از راس به دشتهای اطراف بوده و تراکم رسوبات فرسایشی از کوههای مجاور و همچنین نفوذ شبکه های فصلی اطراف، در شمال غرب منطقه و همچنین دره های پایین، سبب گسترش سکونتگاه های دائم انسانی و مزارع شده است. از سوی دیگر، افزایش استقرارهای موجود در مراتع با ارتفاع نسبتا بالا از سطح دریا و نامناسب برای کشاورزی، وسعت زیاد محوطه ها و سطحی بودن آثار قرار گرفته بر روی بستر طبیعی، بیانگر رشد فزاینده جمعیت کوچ رو در این منطقه نسبت به سکونتگاه های دائمی است.
خلاصه ماشینی:
"با این حال براساس مطالعات صورت گرفته،محوطهها براساس دورههایموجود در آن به چهار گروه زیر تقسیم شدهاند: -محوطههایی که دارای دوران فقط اشکانی هستند،در 6 محوطه،یعنی 20/6%کل محوطهها شناساییشد و تشخیص دورههای قدیم،میانی و جدید آن،تنها با مطالعۀ نمونههای حاصل از بررسی میسر نگردید ومستلزم انجام عملیات کاوش است تا بتوان در خصوص دورهبندی آنها با اطمینان بیشتری سخن گفت اما درچند مورد با مقایسۀ تطبیقی سفالها این امکان میسر گردید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)نقشۀ 2:پراکندگی محوطهها از لحاظ دورهبندی در منطقه نمودار 1:توزیع محوطهها از نظر وسعت(متر مربع)در منطقۀ شمال الوند (به تصویر صفحه مراجعه شود) سبت متغیرهای محیطی با محوطههای شناسایی شده:1-موقعیت مکانی محوطهها از نظر فاصله از منابع آب آب از اساسیترین نیازهای انسان در طول دوران زندگی است.
(جدول 2) جدول 2:موقعیت مکانی محوطهها از لحاظ ارتفاع در منطقۀ مورد بررسی (به تصویر صفحه مراجعه شود) موقعیت مکانی محوطهها در شیبهای مختلف: وضعیت قرارگیری محوطهها در درجۀ شیبهای مختلف به این شرح است: در مناطق دارای میزان شیب 0 تا 2 درجه،که بخش عمدهای از کل منطقه را به خود اختصاص داده،تعداد 9محوطه شناسایی شد.
وجود منابع آبی ونزدیک به محوطهها عمدتا بین 800 تا 1600 متر(نقشۀ 4)باعث شده تا این گروه نزدیکترین مجموعه به منابعآبی باشد و این احتمال را قوی میسازد که استقرارهای این منطقه کشاورزی خوب و به سبب نبودن مراتع مناسبو وسیع دامداری ضعیف بودهاند،چرا که دامداری علاوه بر مراتع وسیع،نیازمند فضایی گسترده برای حرکت دامهاو در عین حال نزدیک به استقرارگاهها بوده است."