خلاصه ماشینی:
"چگونه است که منطقها عوض میشود طرز تفکر و نحوهء اندیشیدنها دگرگون میگردد؟ انسان چه در مسائل علمی و چه در مسائل اجتماعی از آن جهت که یک موجود متفکر است استدلال میکند و در استدلالهای خود،خواه ناخواه بر برخی اصول و مبادی تکیه مینماید و با تکیه به همان اصول و مبادی است که استنتاج مینماید و قضاوت میکند.
در مسائل علمی تقریبا طرز تفکرها در هر زمانی میان آشنایان با روح علمی زمان یکسان است،اگر اختلافی هست میان تفکرات عصرهای مختلف است ولی در مسائل اجتماعی حتی مردمان همزمان نیز همسایه و همشکل نیستند و این خود رازی دارد که اکنون مجال بحث در آن نیست.
بشر در برخورد با مسائل اجتماعی و اخلاقی خواه ناخواه نوعی ارزیابی میکند در ارزیابی خود برای آن مسائل درجات و مراتب یعنی ارزشهای مختلف قائل میشود و براساس همین درجهبندیها و طبقهبندیها است که نوع اصل و مبادئی که به کار میبرد با آنچه دیگری ارزیابی میکند متفاوت میشود و در نتیجه طرز تفکرها مختلف میشود."