خلاصه ماشینی:
"رو به کوه طور نهاد،چون به مقام خود رسید،بانگ برآورد و عرض کرد:ملکا این چگونه است؟!ندا آمد که ایموسی بلعم باعورا دعا کرده است تا این زمین زندان امت تو باشد.
رو به کوه طور نهاد،چون به مقام خود رسید،بانگ برآورد و عرض کرد:ملکا این چگونه است؟!ندا آمد که ایموسی بلعم باعورا دعا کرده است تا این زمین زندان امت تو باشد.
بلعم باعورادر پیش آمد و موسی را اکرام کرد،موسی گفت:بدان دعایی در حقمن کردهای من نیز دعایی در حق تو کردم تا خدا ایمان از تو بستاندو لیکن بشارت باد ترا که حق تعالی سه حاجت تو را روا کند.
بلعم باعورادر پیش آمد و موسی را اکرام کرد،موسی گفت:بدان دعایی در حقمن کردهای من نیز دعایی در حق تو کردم تا خدا ایمان از تو بستاندو لیکن بشارت باد ترا که حق تعالی سه حاجت تو را روا کند."